چکیده:
جامعیت قرآن در شمار مبانی مهم تفسیر قرآن است. دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان مفسر تاثیرگذار معاصر، در این زمینه حایز اهمیت بسیار است و میتواند راهگشای حل برخی از مباحث نظری در حوزة اندیشه، مدل و عمل دینی باشد. به نظر علامه جامعیت قرآن به معنای کامل بودن آن است و بر سه گونه میتوان آن را تصویر کرد: 1. جامعیت به معنای بیان کامل و همهجانبة مسائل؛ 2. جامعیت به معنای کامل بودن گستره موضوعات و مسائل؛ 3. جامعیت از هر دو جهت؛ هر یک از موارد یادشده یا در قیاس با کتب پیشین آسمانی لحاظ میشود یا فینفسه. جامعیت فینفسه قرآن در هر یک از انواع نیز دو گونه است: در جمیع جهات؛ در محدودة خاص مانند نیازهای هدایتی که مجموعا نه قسم میشود. مستندات هفت قسم از اقسام جامعیت را در کلام علامه، میتوان یافت که متضمن دلایل وی نیز بر هر یک از آنهاست. عمده مطالب علامه مربوط به جامعیت قسم ششم یعنی کامل بودن گستره مسائل قرآن، فینفسه و در محدودهای خاص مانند نیازهای هدایتی است. به نظر علامه جامعیت قرآن در همة اقسام و صور آن، مبتنی بر مجموع ظاهر و باطن قرآن است. در ظاهر قرآن تنها تفاصیل اخلاق فاضله را میتوان جست، اما معارف و شرایع و احکام در حد کلیات و اصول در ظاهر قرآن آمدهاند و تفاصیل و جزئیات آنها در روایات بیان شده یا به طریق دیگری قابل دستیابی است.
خلاصه ماشینی:
"1. معنا و انواع جامعیت قرآن وقتی از جامعیت قرآن سخن میرود، طبعا در ابتدا باید روشن کرد که منظور علامه از جامعیت چیست و آیا از نظر وی، معنا و صورت خاصی برای آن متصور است یا اینکه انواعی دارد که به تناسب هر یک، جامعیت قرآن نیز معنا و وضع خاصی پیدا میکند؟ با نگاهی اجمالی به مطالب تفسیر المیزان و سیری در سایر آثار قرآنی علامه، به این نکته میتوان واقف شد که وی باب مستقلی تحت عنوان «جامعیت قرآن» در آثار خویش نگشوده است، اما از سوی دیگر، چنان هم نیست که به کلی آن را وانهاده باشد؛ چه، او در مقام یک مفسر، ناگزیر از تنقیح این مبنای مهم تفسیری بوده است.
279 با اینکه در اینجا جامعیت را در محدودة معارف عالیه و قوانین و مقررات قابل تحقق برای جامعه بشری مطرح کرده، و طبعا منطبق با قسم ششم است، اما معین نمیکند که این معارف عالیه و مقررات و قوانین چگونه و در چه حدی در قرآن بیان شده است؟ در حد کلیات و اصول یا در حد جزئیات و تفاصیل؟ بنابراین باید گفت که به اعتقاد علامه، قرآن به ظاهر و دلالت لفظیاش، جامع اصول معارف و کلیات شرایع و تفاصیل اخلاق فاضله است، اما جامعیت قرآن دستکم در قسم ششم، که مستلزم بیان همهجانبة تمام امور هدایتی و مؤثر در سعادت بشر است، با صرف بیان کلیات و اصول در ظاهر و از طریق دلالت لفظی آیات تأمین نمیشود، بلکه علاوه بر آن، بر روایات تفسیرکننده و تفصیلدهندة قرآن، و طرق دیگری که از برخی حقایق و اسرار قرآن پرده برمیدارد، نیز تکیه دارد."