خلاصه ماشینی:
"که کس به یاد ندارد چنین عجب«اثری» کتیبههای فارسی میانه(پهلوی ساسانی)(شامل چهل و پنج کتبیه و یادداشت) مؤلفان داریوش اکبرزاده،محمود طاووسی تهران:نقش هستی،خانهی فرهیختگان هنرهای سنتی، 1385 ش،284 ص،مصور در عرصههای پژوهشی،گاه خطای یکی از بزرگان که در اثری از او بازتاب یافته است،در نوشتههای دیگران چندان تکرار میشود که مفهوم اصلی و درست آن تا مدتها در پردهی ابهام میماند و تنها اگر بخت یاری کند،روزی دستی جسور ابرهای ابهام را کنار میزند و حقیقت را،هرچند برایمان پذیرش آن دشوار باشد،بر ما میگشاید.
سراسر کتاب مملو از مواردی است-از حروفنگاری و صفحهآرایی گرفته تا ضبط اعلام و نمونههای متمایز نثر فارسی و زبان خاص پرورده -که نشان میدهد دیگران تا چه پایه در کار خود به خطا رفتهاند؛و مثلا«اکمیادزین»(ص 243)درست است و نه اچمیادزین(این غلط فاحش را در کتابهای دبیرستانی هم خواندهایم و نفهمیدهایم)؛یا «ونداداید»(بخشی از اوستا،در صص 12)باید نوشت،نه وندیداد؛ و«آگاتانجلو»(ص 236)یا«آگاتنجلوس»(243)ضبط دقیق است، نه آگاتانگلوس یا آگاتانگغوس؛و«الیشه»‘(ص 240)درست است،نه «یقیشه»؛و«تلمی»و«فلن»(ص 120)،نه بطلمیوس و پلینی؛یا «تمدر»(ص 124،دو بار)صورت درست تدمر است؛یا باید«ابگر» و«ابگارس»(ص 125)نوشت،نه آبگار یا آبکار؛و اصلا بهتر است «زرتشتیت»نوشت،نه کیش زردشتی یا حتی زردشتیگری."