خلاصه ماشینی:
"معرفتهای فطری پیش از آنکه دربارهء محتویات ضمیر ناخودآگاه و عوامل سازندهء آن بحث کنیم، باید یادآور شویم که معرفتهای فطری و آگاهیهایی که در میان تمام ملل جهان به عنوان وجدان فطری وجود دارد،از قلمرو بحث ما بیرون است؛زیرا این نوع معرفت هرگز زادهء عواملی که سازندهء محتویات ضمیر ناخودآگاه است نیست،بلکه با سرشت انسانی عجیب شده و دگرگونی پیدا نمیکند.
اکنون باید دید آیا تجلی چنین ذهنی میتواند آفریننده کتابی مانند قرآن و تعلیماتی مانند تعلیمات اسلام باشد یا نه؟ بدون اغراق باید گفت اگر حجم محتویات ذهن ناخودآگاه فردی را-هرچه هم که یک فرد استثنایی و فوق العاده باشد-صدها برابر بزرگ کنیم قطعا نمیتواند مبدأ این همه معارف و حقایق گردد.
نخست دربارهء عامل اول سخن میگوییم:خلاصهء عامل اول این است که قسمتی از محتویات شعور باطنی از مجرای خودآگاه عبور کرده وارد چنین نهان خانهای میگردد و به عبارت روشنتر:انسان یک رشته مسایلی را از طریق حواس ظاهری درک کرده و یا با تفکر و اندیشه آن را در ذهن خودآگاه پدید آورده سپس به ضمیر ناخودآگاه روانه میسازد.
اکنون تکلیف عامل نخست روشن گردید؛تکلیف آن دو عامل دیگر-بازماندههای دوران کودکی و عامل وراثت- روشنتر است؛زیرا هرگز این دو عامل نمیتوانند در درون بشر، ذهنی خلاق بیافرینند که نتیجهء آن کتابی باشد که صدها متخصص روی کشف معانی و درک مفاهیم عالی آن کار کردهاند و هنوز این کتاب دارای اسرار نهفته و گنجینههای گرانبهایی است که فکر بشر به آنها دست نیافته است؛و هرچه دربارهء تعالیم عالی و قوانین استوار و معارف بلند و قوانین اخلاقی و اجتماعی و معجزات علمی آن غور و دقت بیشتری به عمل آید،حقایق تازهتری کشف میشود که متخصصان پیشین قرآن به آن دست نیافته بودند."