چکیده:
نویسندگان در این مقاله با الهام از مقاله کروستی و روبینی(1996) و با استفاده از یک تابع کاب-داگلاس، با بازدهی ثابت به بررسی اثر مخارج دولت بر رشد اقتصادی در ایران طی سالهای 1382-1352 پرداختهاند. در این مقاله، به نقش سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و بودجه دولت در تولید، پرداخته شده است و در گسترش الگو نیز انباشت سرمایه انسانی، به سهمی از سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی و بودجه دولت پیوند خورده است. روش اقتصادسنجی بهکار رفته در این مقاله، خودبازگشتی با وقفههای توزیعی است. نتایج حکایت از آن دارد که مخارج دولت چه بهصورت مصرفی و چه بهصورت سرمایهایی تأثیر مثبت بر رشد اقتصادی دارد. مخارج سرمایهایی دولت میتواند تا دو سال رشد اقتصادی را تحت تأثیر خود قرار دهد درحالیکه تأثیر مخارج مصرفی معطوف به همان سال است. از سوی دیگر، نسبت سرمایهگذاری بخش خصوصی به موجودی سرمایه نیز اثر مثبت بر رشد اقتصادی دارد و این اثر از تأثیر مخارج دولت بیشتر است.
The Authors examine the effects of government expenditure on economic growth in Iran، using annual data for the period of 1973-2003. In this paper، they lookat the offects of human، physical capital، and government budget on GDP. In the model developed in this paper، accumulation of human capital is dependent on physical. Human capital، and government budget as well. The result indicate that government expenditure، consumption and capital expenditures both are positive and significant on economic growth. The capital expenditure can have positive effect for two years، but consumption expenditure can have effect on the same year. On the other hand، ratio of private investment to capital stock can have positive effects on economic growth and it's role is stronger than the government expenditure.
خلاصه ماشینی:
"بهطور مثال، دولت میتواند ازطریق افزایش تقاضای کل، بر اشتغال تأثیرگذارد و یا باسرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی نظیر آموزش، حمل و نقل و بهداشت، سیاست مکملی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی در پیش گیرد، که به نوبة خود میتواند به کاهش قیمت تمام شده کالاها و خدمات منجر شود.
نتایج آنها نشان میدهد که مخارج عمرانی اثر مستقیم و معنیداری بر رشد اقتصادی دارد و در مقابل، مخارج مصرفی اثر معنیداری ندارند و بالاخره نادران و فولادی (1384)، با استفاده از یک مدل تعادل عمومی، به بررسی آثار مخارج دولت بر تولید، اشتغال و درآمد خانوارها پرداختهاند.
کمیت آمارة t مورد نیاز برای انجام واریانس فوق بهصورت زیر محاسبه میشود: از آنجائیکه کمیت بحرانی در سطح اطمینان 95 درصد برابر 43/4- است، فرض عدم وجود هم جمعی بین متغیرهای مدل (Ho) رد میشود، بنابراین نتیجه میگیریم که یک رابطة تعادلی بلندمدت بین متغیرهای مستقل و متغیرهای وابستة مدل وجود دارد، این رابطة تعادلی رشد اقتصادی در جدول (2) ارائه شده است.
در جدول (2)، رابطة تعادلی بلندمدت حکایت از آن دارد که متغیر نسبت سرمایهگذاری بخش خصوصی به موجودی سرمایه، مخارج دولت چه به شکل مصرفی و چه بهشکل سرمایهایی، تأثیر مثبت و معنیداری بر رشد اقتصادی دارند، اما قدرت توضیح دهندگی نسبت سرمایهگذاری بالاتر است.
برای بررسی انحراف کوتاه مدت متغیرها از مقادیر تعادلی، میتوان الگوی تصحیح خطای رابطة بلندمدت را برآورد کرد، زیرا وجود هم جمعی بین مجموعهای از متغیرهای اقتصادی، مبنای آماری استفاده از الگوی تصحیح خطا را فراهم میآورد عمدهترین دلیل استفاده از این الگو، آن است که نوسانات کوتاه مدت متغیرها را، به مقادیر بلندمدت آنها ارتباط میدهد."