خلاصه ماشینی:
"طی این دوره حزب توده کوشید با تبلیغ وسیع، خود را حامی استراتژیک خط امام معرفی کند و با حمایت از اشغال لانۀ جاسوسی به دست دانشجویان خط امام، ادعای مشارکت در دفاع مقدس و مقابلۀ نظامی با خط بنیصدر و گروههای ضدانقلاب خود را حامی انقلاب نشان دهد و جای پای خویش را در جامعه تحکیم بخشد، ضمن اینکه گوشهچشمی نیز به این مسأله داشت که بتواند برای فعالیتهای سیاسیاش پروانۀ فعالیت قانونی از وزارت کشور بگیرد.
[6] در چنین وضعی حزب توده، که برای دسترسی به قدرت حاکمه از هیچ تلاشی دریغ نمیکرد، در برنامههای مصوب خود طی پلنوم هفدهم برنامهای را منتشر ساخت که مضمون آن در ظاهر دفاع از انقلاب بود ولی چیزی نبود جز استراتژی مسخ انقلاب اسلامی ایران یا براندازی خزنده، اما این استراتژی شکست خورد و پس از آن بقایای حزب به تجدید سازمان در خارج از کشور تصمیم گرفتند و بحث انقلاب ملی ــ دموکراتیک را ارزیابی نمودند و نیروهای ضدامپریالیست و مردمی را به تشکیل جبهه متحد ملی فراخواندند؛ چراکه انقلاب ایران را شکستخورده میدانستند؛ زیرا نتوانسته است به اهداف خود دست یابد و این امر از آنجا ناشی میشد که حزب پیروزی انقلاب اسلامی را نمیتوانست پیشبینی کند.
اما این سازمان که کمکم با افزایش قدرت داخلی و مشروعیت مردمی دولت جمهوری اسلامی ایران مواجه میشد و رفتهرفته عرصۀ فعالیت را برای خود تنگ میدید سرانجام تصمیم گرفت از ایران خارج شود و پس از دیدار مسعود رجوی، رهبر سازمان، با صدام حسین به حزب بعث عراق پیوست تا ضمن همکاری با عراق در جنگ علیه ایران، به تحرکات نظامی خود در خارج از کشور ادامه دهد."