چکیده:
آنچه در این مقاله آمده گفتاری است تحلیلی که بیشتر دیدگاهی در خصوص فرایند اسلامی شدن دانشگاهها را مطرح کرده است.نظر به اینکه به عنایت الهی کوشش در جهت فعالیتهای علمی و کارشناسی در حوزهء فرهنگ به ویژه در نزد نخبگان و داشنگاهیان جزء اولویتهای نظام اجرایی و قانونگذاری قرار گرفته است،جا دارد نظریهها و دیدگاههای راهبردی جدید و متنوعی مطرح بشود تا کارگزاران و مدیران اجرایی و فرهنگی نظام به ویژه در دانشگاهها معیارهای اندیشهای و کاربردی تازهای را به دست آورده و قدری از برخی الگوهای روزمره و تکراری و گاه کلیشهای به درآیند.مباحثی که در این مقاله به آنها پرداخته شده عبارتنداز:مفهوم پایه در اسلامی شدن،رویکردی به سوی اسلامی شدن دانشگاهها و عرصههای عملیاتی آن،الگوی فرهنگی بینش جامعه شناسی امر به معروف و نهی از منکر در بستر اسلامی شدن دانشگاه،ابعاد اجرایی امر به معروف و نهی از منکر،مسائل جامعه شناختی امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه ولایی،نیازشناسی(نیازهای کاذب-نیازهای حقیقی)،فرهنگ سازی از دیدگاه قرآن،اسلامی شدن دانشگاه و مسئلهء پوشش زنان و نتیجه گیری.
This article is an analytical discussion which puts forward a
viewpoint on the Islamicization process at universities. Thanks
to Divine Favours, since efforts for scientific activities and
expertise in the field of culture have become priorities of the
executive and legislative systems, especially among the elite
and academics, it is good to put forward new and varied
strategic theories and views so that the executive and cultural
managers of the system, particularly those of the universities,
get access to practical and thoughtful new standards and get
rid of routinely repeated models.
خلاصه ماشینی:
مفهوم پایه در اسلامی شدن دانشگاه سؤال اصلی این است که برای اسلامی شدن دانشگاهها با توجه به مسائل فرهنگی حاکم در دانشگاهها(به ضمیمهء مقاله مراجعه شود)و درک مستقیم و روشن از ادبیات علمی دین،از کجا باید آغاز کرد؟براساس آنچه از کلام حقیقی دین(قرآن)و سخن اولیای خدا از جمله حضرت علی(ع)فهمیده میشود،اساس و بنیان دین بر پایهء معرفت الله است(نهج البلاغه،ص 15).
شهادت امام حسین(ع)به نام«دین و حفظ شرع مقدس اسلام»انجام نشد؟پیشانی عمر سعد جار مهر نمازهای طولانی زاهدانه داشت و معروف است که شمر حافظ کل قرآن بوده است!مگر نه آنکه به نام قرآن در برابر حضرت علی(ع)ایستادند و فتوای قتل آن حضرت را صادر کردند؟ اما از آن جایی که کنترل و نظارت مستقیم سرپرستان گاه با اعمال زور و برخورد و ایجاد تعارضهای اجتماعی همراه است و این امر افزایش فاصلهها و اختلافها و تفرقهها و گاه خصومتهای احساسی و غیر عقلانی را به ویژه در نزد اکثر مردم عوام به همراه میآورد1،بهتر است که کار امر به معروف و نهی از منکر در تعامل دیالکتیکی و پیوسته با بعد دوم آن یعنی«ولایت»قرار گیرد.
در قرآن کریم بسیار به این نکته توجه شده است که برای اصلاح فرهنگ جامعه میباید عدهای از اهل ایمان و معرفت به امر مهم شناخت و تذکر و ابلاغ ارزشها و الگوهای خیر و معروف و حسنه بپردازند تا مردم از ظلمات افکار و اخلاق شر و منفی و منکر و بی حاصل خویش دوری جسته و فاصله بگیرند و به اعمال صالح و نیکوی سازنده در راه تربیت انسانی و اجتماعی گرایش پیدا کنند.