خلاصه ماشینی:
"البته دلایل جامعه شناسانه و روان شناسانه آن باید در جای دیگر توسط صاحبنظران مربوطه تبیین و تحلیل شود،ولی در اینجا ما مشروطه را به عنوان یک گفتمان صرفا فقهی-سیاسی مد نظر قرار میدهیم و میخواهیم ببینیم که رهبران روحانی و فقیه انقلاب مشروطه ایران بر مبنای چه نوع پیشینه فکری و فقهی و الزامات تاریخی به اسلامیت و مشروعیت نظام مشروطه،فتوا داده و مبارزه برای استقرار آن را جهاد در راه خدا و مخالفت با آن را مخالفت با امام زمان تلقی کردهاند؟آیا تبار تاریخی این گفتمان در فقه شیعه چیست؟بطور مسلم فقهای شیعه بویژه بزرگ آنان در آن عصر آخوند ملا محمد کاظم خراسانی،نظام مشروطه را از منظر محدودسازی و مشروطسازی سلطنت و قدرت پادشاه و در زمان غیبت به عنوان دفع افسد به فساد، مورد توجه قرار دادهاند.
در این جنگ و بعد از آن جنگ بود که ایرانیان فهمیدند فاصلهء زیادی با دنیا دارند و عباس میرزا خطاب به یک اروپایی نوشت که ای اجنبی!تو بگو که چه رمزی در کارت هست که آن قدر موفقی(نقل به مضمون)،و این نشان میدهد که آغاز بیداری ما از آن دوره بوده است و گفتمان آخوند خراسانی و شاگران او و مجتهدین هم دوره او مثل فقهای تهران،تبریز و اصفهان یا فقهایی که در نجف بودند مثل حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی یا ملا عبد اله مازندرانی و دیگران و کسانی مثل نائینی و آقای نجفی قوچانی که در انقلاب مشروطه نقش داشتند و یا سید حسن مدرس که همه از شاگردان مسلم و بلافصل آخوند خراسانیاند،همه و همه بر چنین بستر تاریخی و زمینه مساعدی بود که گفتمان مشروطه از نوع ایرانی آن را علم کردند."