چکیده:
محتوای اصلی این مقاله بیان این اندیشه است که اولا اصطلاح«کلانشهر»مفهوم یگانه و روشن و ثابتی ندارد و ثانیا در طول دو سه دههء اخیر تغییراتی کیفی در روند رشد و توسعه کلانشهرها ظاهر شده است که به بازنگری نیاز دارد.این تحولات دربردارندهء سه عرصهء اصلی است:تحول در بنیادهای اقتصاد-اجتماعی کلانشهرها،تحول در ساختار فضاییشان؛و تحول در برنامهریزی و مدیریت آنها.برایند همهء این تحولات پیدایش و رواج نوعی سکونتگاه بسیار گسترده و پیچیده است که اخیرا از آن با عنوان«شهر-منطقه»1 یاد میشود و به نظر میرسد که شکل غالب سکونت و زندگی در آیندهء جهان خواهد بود.این الگوی سکونتگاه در مجموع بازتاب تحولات عمومی ناشی از روند جهانی شدن،سرمایهداری بیسازمان،عصر اطلاعات و جامعهء شبکهای در مقیاس جهانی است.ویژگی اصلی شهر-منطقه دور شدن از مفهوم شهر تک مرکزی با روابط سلسله مراتبی میان مرکز-پیرامون و گرایش به نوعی ساختار شبکهای2،چند بخشی3و چند هستهای است.این پدیده جدید ضرورتا به تغییر رویکردها در برنامهریزی و مدیریت کلانشهر،در جهت تقویت نگرش منطقهای،راهبردی و یکپارچه منجر شده است.
خلاصه ماشینی:
"ẓmega cityẒ گروه دوم اصطلاحاتیاند که بر درجه،نوع ترکیب و کیفیت بزرگی شهرها تأکید دارند،مثل: - urban agglomeration (شهر بزرگ با اقمار وابسته به آن) - conurbation (همبستگی و همکاری دو یا چند شهر بزرگ و کوچک با یکدیگر) - city region (همپیوندی مراکز متعدد جمعیت و فعالیت شهری و روستایی در مقیاس وسیع) - global city region (شهر-منطقه با کارکردهای مهم جهانی) 2-ظهور تغییرات کیفی در ساختار و عملکرد کلانشهرها در طول دو سه دههء اخیر همراه با تشدید روند جهانی شدن و تغییر بنیادهای اقتصادی،سیاسی و فرهنگی،تغییرات شگرفی نیز در شیوههای زندگی و الگوهای شهرنشینی و شهرسازی پدید آمده است.
(ibid) -«شهر-منطقه سانتیاگو»(پایتخت شیلی)با 4/5 میلیون نفر جمعیت(43درصد کشور)با انبوهی از مسائل و مشکلات فضایی،زیستمحیطی و اقتصادی-اجتماعی روبهرو است،اما این کلانشهر از دهه 0891 روند تحول از یک شهر تک مرکزی،پیوسته و نامتجانس از نظر اجتماعی را به سمت مقیاس جغرافیایی بزرگ با توسعه ناپیوسته و چند مرکزی آغاز کرده است.
برخی از سیاستها عبارت است از: -توجه به توسعه هماهنگ و همزمان مراکز اصلی شهری و مراکز فرعی پیرامونی(الگوی توسعه چند هستهای) -هدایت ساختار درونی شهرهای مرکزی به صورت اجتماعات با هویت در پیرامون مراکز فرعی سرزنده کار و فعالیت -تجدید ساختار توسعههای حاشیهای به صورت اجتماعات با هویت در پیرامون مراکز فرعی فعالیت و گرهگاههای متمرکز توسعه -تشویق و هدایت توسعه اجتنابناپذیر مناطق شهری در امتداد محورهای تعامل فعال با سایر شهرهای بزرگ در چارچوب نطام ملی سکونتگاهها -تشویق تقسیم کار فضایی و تخصصی کردن مراکز سکونتگاهی و فعالیت در سطح منطقه شهری و زیرناحیههای آن -گسترش و بازنگری در وظایف برنامهریزی و مدیریت در جهت هماهنگی در سطح منطقه و در عین حال تقویت اختیارات محلی،ابتکار و هویت،هم در درون و هم در بیرون شهر مرکزی."