چکیده:
مقاله قرآن محمدی از سوی اکبر گنجی در سایت ادوار نیوز منتشر شده، وی در این مقاله مدعی است که هیچ دلیل عقلانی بر وحی بودن قرآن اقامه نمیتوان کرد، و اساسا باورهای دینی ازجمله توحید با برهان عقلی قابل اثبات نیست. ایشان در گفته خود، برداشتهای خود را به آثار حکمای الاهی و مسلمان استناد کرده و معتقد است که نه تنها بر اصولی همچون توحید و معاد و وحی و دیگر گزارههای دینی نمیتوان از براهین عقلی کمک گرفت، بلکه بر این امور و معاد جسمانی و... که مسلمانان و حکمای مسلمان در این باره صحبت کردهاند، هیچ برهانی وجود ندارد و بیشتر آنها شهودی و غیرقابل اثبات هستند. وی همچنین اثبات خدا را نیز با براهین عقلی و عینی غیر قابل اثبات تلقی کرده و مقولههایی چون ایمان و باورهای دینی و... نامعقول پنداشته و بر این باور است که تمام ادیان پیش از اینکه پشتوانه مدلل و مستدل داشته باشند، از کاریزما و اتوریته تاثیرپذیر بودهاند، از این روی، هیچ پشتوانهای عقلی در ورای پذیرش و توسعه ادیان وجود ندارد. ایشان در رد نقش عقل در فهم دین و ایمان به گزارههایی از سخنان لوتر و شیخ بهایی و دیگران استناد کرده و در ادامه، تمام ادیان را بر ساخته تاریخی و حاصل گذشت زمان دانسته و منکر اصالت آنهاست. وی ابتدا به انکار پشتوانه عقلی درباره اثبات قرآن و وحی و سایر گزارههای دینی، به جعلی بودن و ساختگی بودن تمام آنها میگراید. او پشتوانه گسترش ادیان را زور و قدرت تلقی کرده و گسترش اسلام در ایران را نیز از مصادیق این روند میداند و در ادامه تشیع ایرانیان و عقیده ایرانیان درباره عصمت امامان علیهمالسلام و وجود امام زمان(عج) را بر ساخته تاریخی دانسته و زیارت عاشورا را نیز فاقد سند معرفی میکند. ایشان با استناد به گزیدههایی از کتاب «مکتب در فرآیند تکامل» نوشته مدرسی طباطبایی و با نسبت به وی، منکر وجود امام زمان(عج) شده و به صراحت میگوید: دوازدهمین امام شیعیان وجود خارجی ندارد و علت پیدایش این اندیشه در میان شیعه را حاصل اختلاف مالی بین مادر امام حسن عسگری علیهالسلام و جعفر برادر امام عسگری علیهالسلاممیداند که بر سر میراث امام حسن عسگری علیهالسلام اتفاق افتاده. وی درباره امامت علاوه بر استناد به گزیده سخنان مدرسی، به گفتههای از کدیور اشاره کرده و عقیده امامت در قرون اولیه را با عقیده امروزین متفاوت میداند. گنجی درباره خاتمیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز مدعی است این ادعای مسلمانان (ختم نبوت با پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز فاقد دلیل عقلی بوده و این ادعا که امت اسلام متکاملترین امتهاست، ادعای بدون دلیل است. چون هیچ یک از حکومتهای کنونی و پیشین بهتر نبوده، بلکه رذایل اخلاقی آنان از دیگر ملتها بیشتر است. ایشان در گوشهای از سخنانش، گریزی به حکومت ایران پس از انقلاب زده و آن را با نیش و کنایه از مصادیق حکومتهای اسلامی میداند که مروج دروغ است. وی در کل تمام عقاید و ادیان الاهی و غیر الاهی به ویژه عقاید اسلامی از جمله، توحید (اثبات خداوند) وحی (ایمان به غیب) و نبوت (خاتمیت و اصل نبوت) و معاد جسمانی و غیر جسمانی و امامت و عصمت ائمه (عقاید شیعه) و وجود امام دوازدهم و... را از آن جهت که از پشتوانه عقلی برخوردار نیستند، غیرقابل اثبات دانسته و بر ساخته تاریخی معرفی میکند. وی پیدایش و گسترش ادیان از جمله دین اسلام در ایران را معلول زور و قدرت معرفی و اعیاد اسلامی از جمله غدیر و... نتیجه قدرت آل بویه و قاجاریه دانسته که طی فرآیند زمان پدیدار گشتهاند.
خلاصه ماشینی:
او پشتوانه گسترش ادیان را زور و قدرت تلقى کرده و گسترش اسلام در ایران را نیز از مصادیق این روند مىداند و در ادامه تشیع ایرانیان و عقیده ایرانیان درباره عصمت امامان علیهمالسلام و وجود امام زمان(عج) را بر ساخته تاریخى دانسته و زیارت عاشورا را نیز فاقد سند معرفى مىکند.
آثار و بناهاى اسلامى، مثلاً مسجد شیخ لطف الله اصفهان، جهان ریاضیات را در برابر چشم انسان به نمایش مىگذارد که در دوره ساسانى و پیش از آن چنین آثارى در تاریخ ایران سراغ نداریم و این اثر مستقیم وحى اسلامى بر روح ایرانیان است؛ که در تمام ابعاد علوم و هنر و ادبیات و شعر نمایان شده، آثار منظوم زیباى مولوى و حافظ و سعدى در برابر چشم شعراى بزرگ و خردمندان خودنمایى و اندیشهها را به خود شیدا کرده که به یقین از روح دین اسلام و آموزههاى وحى زینت گرفته است.
براى نمونه برخورد شایسته پیامبر با بزرگان قبایل و رؤساى عرب از عوامل مهم نفوذ اسلام در دلهاى مردم بود و گسترش سریع آن در میان عرب بود، در سیره آن حضرت گزارش شده:بزرگان قوم در هر عرف و اجتماعى داراى احترام ویژهاى هستند و افراد یک قبیله و قوم نسبت به او به دیده احترام و تقدیس مىنگرند، این یک رسم و سنت پذیرفته شده در بین تمام ملل جهان است که به عنوان یک فرهنگ عمومى در تمام جهان از مقبولیت برخوردار است.