چکیده:
در این نوشتار نظریات خانم هانا آرنت در باب حقوق بشر جهان شمول و ارتباط آن با دولت ـ ملت بیان شده است. آقای گنجی معتقد است بعد از شکست «جنبش اصلاحطلبی» در ایران، شاهد افزایش روز افزون حامیان حقوق بشر در ایران هستیم. بسیاری از این عده نیز، دفاع اومانیستی از حقوق بشر را پیشه خود ساختهاند. وی با محور قرار دادن دیدگاههای خانم آرنت در باب حقوق بشر جهان شمول، نتیجه میگیرد که وجود حقوق بشر با وجود یک دولت ـ ملت گره خورده است.
خلاصه ماشینی:
دیرى نگذشت که این معاهدات نیز، نارسایىهاى بسیار خود را عیان ساختند و عملاً غیر قابل اجرا از آب درآمدند؛ زیرا فقط دولتهاى تازه تاسیس در شرق اروپا (که به آنها وعده داده شده بود که در زمینه حاکمیت ملى به منزلتى همانند ملل غربى دست خواهند یافت) به این معاهدات مقید بودند و همین امر سبب شد تا معاهدات اقلیت در عمل به یک بازى سیاسى بىحاصل بدل شود که هیچ نوع ضمانت اجرایى نداشتند.
این مقاله محور بحث خود را مقاله خانم هانا آرنت با عنوان «افول دولت ـ ملت و پایان حقوق بشر» که از کتاب خاستگاههاى توتالیتاریسم انتخاب شده قرار داده است.
2. از دیگر نکات قابل توجه مقاله مىتوان به محور دیدگاههاى خانم آرنت در رابطه با وابسته بودن حقوق بشر، با وجود یک دولت ـ ملت اشاره کرد.
. اما به زعم خانم آرنت، این تعریف از حقوق بشر بعد از (انقلاب فرانسه) دگرگون شد و حقوق بشر «سلب ناشدنى» پیوندهاى خود را با فرد از هم گسست و با وجود دولت ـ ملت پیوند خورد.
ولى باید اذعان کرد که در این صورت (عدم وجود دولت ـ ملت) اجراى حقوق بشر و رعایت آن از طرف جامعه با مشکل مواجه خواهد شد.
البته باز همین نقض حقوق بشر، حکایت از این واقعیت دارد که حقوق بشر مستقل از حاکمیت است و قبل از آن وجود داشته که توسط آن نقض مىشود.