چکیده:
چگونگی رفتار با این زندانیان و برخی از شکنجههایی که بر آنها روا داشته میشد و نیز انطباق آن با احکام شرعی،پرداخته شده است.زندان یکی از سختترین و خوفناکترین مجازاتهایی بود که در دوره عباسیان برای مخالفان در نظر گرفته میشد.همه افرادی را که به دلایل گوناگون مورد خشم و غضب خلیفه یا وزیر وی قرار میگرفتند،میتوان مخالفان حکومت به حساب آورد؛اما نزدیکان و بستگان خلیفه،خلیفهزادگان و خلفای معزول،برخی از وزراء و کارگزاران دولتی،علویان،شورشیان،قرامطه و زنادقه بیش از دیگران در معرض حبس و شکنجه قرار داشتند.در بند کشیدن این افراد نیازمند تشکیل دادگاه و حکم قاضی نبود و اراده خلیفه برای حبس هرکس و اعمال هرگونه شکنجه علیه وی کفایت میکرد.ظهور گونهگونه شکنجههای جسمی و روحی و محرومیت زندانی از همه حقوق انسانی و اجتماعی از ویژگیهای زندان در این دوره است.این شکنجهها هیچ تناسبی با آنچه در روایات و احادیث و نیز فتاوی فقهای مذاهب مختلف، درباره خوش رفتاری با زندانیان و تحریم تعذیب و تضییق آمده است، ندارد.در این مقاله ضمن معرفی برخی از دهشتناکترین زندانها و نیز گروههایی که بیش از دیگران در معرض گرفتار شدن در زندان بودند،به
خلاصه ماشینی:
بنابراین دایره مخالفان حکومت و شکنجهها و تعذیبهای اعمال شده بر آنها را به درستی نمیتوان مشخص کرد؛با این حال در این مقاله سعی خواهد شد برخی از گروههایی که از بیش از دیگران در معرض حبس و شکنجه قرار داشتند و نیز نمونههایی از رایجترین شکنجههای اعمال شده علیه آنان،بررسی شود تا خواننده خود به میزان تطابق این اعمال با دستورات و قوانین شرعی پی ببرد.
به همین دلیل عبد اللّه بن حسن بن حسن،یکی از علویانی که در دوره منصور در شهر هاشمیه به بند کشیده شده بود از«مطبق»آنجا که بسیار تاریک بود و اوقات نماز در آن تشخیص داده نمیشد،شکایت کرده است(ابو الفرج،5691:291)و جهشیاری(8391:121)نیز از مطبقی که مهدی برای یکی دیگر از علویان ساخته بود،سخن گفته است.
در منابع از زندانی به نام«حبس الزنادقه»سخن رفته است(ابن خلکان،8691: 1/733؛ابن جوزی،2991:442/1)مخالفان عقیده«مخلوق بودن قرآن»چون احمد بن حنبل و یعقوب بویطی در ماجرای«محنه»نیز در دوره مأمون و معتصم و واثق،متحمل زندان و گونه گونه شکنجه شدند.
(ذهبی، 7891:32/861) 3)رفتار با زندانیان همانگونه که اشاره شد،به بند کشیدن مخالفان در این دوره نیازمند حکم قاضی و برپایی دادگاه نبود و اراده خلیفه یا وزیر وی برای گرفتار شدن افراد و اعمال هر نوع شکنجه علیه آنها کافی بود.
گاه درگذشت خلیفه یا وزیر باعث آزادی زود هنگام زندانی میشد و زمانی دیگر کسی چون یعقوب بن داوود پانزده سال در شرایطی سخت در زندان میماند(ابن خلکان،8691:7/42)گزارشهایی نیز درباره فراموش شدن برخی زندانیان در دست است.