خلاصه ماشینی:
"مقصود پاشایی، سالهاست که در کسوت استادی دانشگاه در بسیاری از دانشگاهها از جمله دانشگاه الزهرا، دانشکده هنر، دانشکده سوره و دانشکده سازمان میراث فرهنگی به تربیت کسانی میپردازد که امیدوار است روزی، همچون خود او، توان و استعدادشان را با ظرافت هنر و روح والای قرآنی درآمیخته و به خدمت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی درآورند.
اما در طی این سالها هیچکس نگفته است که هنرمند - آن هم هنرمندی که در خدمت قرآن است - چطور امرار معاش میکند؟ در طول حیاتش چطور زندگی میکند و در زمان فوتش، خانواده او چطور گذران زندگی میکنند؟ هر سال کسانی بهعنوان خادم قرآن برگزیده میشوند، هر سال کسانی میآیند با بهترین کلمات و زیباترین جملات سخنرانی میکنند و وعدهها میدهند ولی هیچکدام از آن وعدهها به اجرا درنمیآید."