چکیده:
مقدمه: حق حیات از حقوق مسلم شناخته شده برای بشر است و در صورتی که بدون مجوز قانونی سلب شود، بایستی در اسرع وقت و با امکانات کافی نسبت به کشف جنایت و رساندن عامل یا عاملین قتل به سزای جنایت اقدام گردد. یکی از راه های کشف جرم، اقدامات دقیق پزشکان قانونی است. این مقاله ضمن بررسی مفهوم کالبدشکافی، اهداف و شیوه های آن به اهمیت و تاثیر آن در اجرای عدالت و مسوولیت پزشکان قانونی در این امر خواهد پرداخت.
بحث: کالبدگشایی در دادرسی کیفری از اهمیت بالایی برخوردار است و تشخیص منطبق با واقعیت پزشکان، چراغ راه قاضی برای کشف حقیقت خواهد بود. دستوری یا تکلیفی بودن این امر برای پزشکان معاینه کننده از موضوعات مورد بحث در این مقاله است که رویکرد دو پهلوی قانونی آن به تصویر کشیده شده است. مقنن گاهی نظر به استقلال قضات داشته و در مواردی تاکید به اهمیت تخصص و علم می نماید که این دو سویه عمل کردن بدون توجه به تعیین تکلیف در خصوص اولویت آن ها در عمل، مشکلاتی را برای مقامات قضایی و پزشکان قانونی ایجاد نموده است. فرآیند تاریخی کالبدگشایی در قوانین جزایی و آیین دادرسی کیفری ایران اسلامی بررسی و به نوع نظارت قضات و نقش پزشکان قانونی در قالب های مختلف خبره، کارشناس و یا متخصص پرداخته شده است. با توجه به اینکه قوانین ایران اسلامی منشا مذهبی مبتنی بر مقررات دین مبین اسلام بر اساس قانون اساسی دارد، نظر فقهای اسلامی در خصوص کالبدگشایی مطرح و نشان داده شده که علی رغم ممنوعیت اولیه فقهی تشریح، در مواردی و با رعایت شرایطی این امر مجاز شناخته شده است.
نتیجه گیری: کالبدگشایی، در مواردی که برای کشف حقیقت ضرورت دارد، از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و برای اجرای عدالت لازم است. این امر در اصل تشریح نیاز به مجوز قضایی داشته لیکن پزشک در انتخاب نوع عملیات تشریحی و اقدامات تشخیصی مختار خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"com مقدمه کارشناسی پزشکی قانونی در اجرای عدالت دارای ارزش فوق- العاده زیاد میباشد زیرا قاضی دادگاه،که مسؤول تعیین سرنوشت انسانهای متهم است،جهت دادن رأی صواب در هر موردی نیاز به داشتن اطلاعات صحیح از حقایق امر در آن موضوع دارد و در مواردی که دادرسی درباره جسم و جان آدمی صورت میگیرد،تنها پزشکی قانونی میتواند اطلاعات موردنظر را در اختیار وی قرار دهد و پزشک قانونی وقتی میتواند اطلاعات صحیح و کاملی از انسان مورد کارشناسی بدست آورد که در رشته خود معلومات کافی داشته و از آناتومی، فیزیولوژی،روانشناسی،آسیبشناسی و سایر رشتههای مربوط دارای اطلاعات کافی باشد تا بتواند به نیروی علم و دانش خود به اسرار وجودی که مورد کارشناسی و تحقیق و تجسس وی قرار میگیرد پی برده و گوشههای تاریک قضایا را برای دادگاه روشن سازد تا حدی که قاضی بتواند با اتکاء به اطلاعات حاصل متهم را تبرئه کرده یا به مجازات برساند و از اینجا اهمیت معلومات و اطلاعات علمی پزشکان قانونی و ضرورت تربیت متخصصین این رشته روشن میگردد(1).
البته در ظاهر امر این برداشت ممکن است با ماده یک آییننامه اجرایی قانون تشکیل سازمان پزشکی قانونی مغایرت داشته باشد چه اینکه پزشک اصولا براساس آنچه قاضی از او میخواهد بایستی اقدام نماید و درخواست قاضی نیز باید روشن باشد ولی به نظر میرسد به جهت گستردگی علل موجد مرگ از قبیل بیماری،حوادث،اتفاقات و یافته- های ناشی از معاینات در اجساد مختلف و میزان تأثیر هریک از این یافتهها در علت نهایی از مواردی است که بیش از تشخیص و استنباط مقامات قضایی و دادگستری به علم پزشکی و تخصص آنها ارتباط پیدا میکند."