خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) [داود امدادیان] سهیلا نیکنام آیا بعد از انقلاب وقفهای در کار داود پیش نیامد.
در بررسی کارهایش برای چند سال هیچ تصویر دیگری از آثارش نمیبینیم؟ از زمان ازدواجمان به یاد ندارم که هیچ وقت طراحی و نقاشی را کنار گذاشته باشد.
از سال 0991،که به شکل حرفهای سرگرم به نقاشی شد،دیگر وقتی برای نمایش تابلوهایش در گالریهای ایران نداشت!
چرا رابطهاش با جماعت تجسمی ایران این قدر محدود بود،علت خاصی داشت؟ داود آدم خاصی بود؛مثلا،حتا با نزدیکترین آدمهای اطرافش هم زیاد حرف نمیزد.
وقتی در سال 1002،صدمین سال بوکلین را در موزه شهر ماین جشن گرفتند،از داود هم برای شرکت در آنجا دعوت کردند.
ولی بیش از همه برای سپهری احترام قائل بود و از صداقت در آثارش حرف میزد.
با شنیدن خبر مریضی چه طور کنار آمد؟ همیشه در ظاهر نشان میداد،آدم محکمی است!در برابر این خبر هم ضعف نشان نداد و تا یک ماه قبل از مرگش نقاشی کرد."