چکیده:
دستورالکاتب فی تعیین المراتب یکی از آثار بینظیر و منحصر به فرد در موضوع علم منشآت میباشد. اما اثر مذکور صرف نظر از جنبه
آموزشی و تعلیمی آن برای کاتبان دارای ابعاد گوناگونی است. میتوان فرض کرد که اثر مذکور به تدوین تحولات اجتماعی و اداری
ایجاد شده با حضور مغولان در ایران میپردازد. با این فرضیه میتوان پژوهش تازهای درباره تاریخ اجتماعی ایران صورت داد. درباره
این اثر تحقیقات چندانی صورت نگرفته است. هدف این مقاله بررسی شناخت زوایای گوناگون اثر مذکور میباشد.
خلاصه ماشینی:
"اما پس از مدتی نخجوانی در این مورد تغییر عقیده داده و در تدوین نهایی دستورالکاتب میگوید: وصیت کلی آنست که بهیچ حال بایجاز و اختصار آن مشغول نشوند تا فایده ساختن این کتاب که سهولت فن انشاست بر متعلمان فوت نشود اگرچه این ضعیف رساله ارشاد را که صد و پنجاه فصل زیادت است استخراخ کرده...
فصل مذکور با سیرالملوک و نصیحتالملوک (منسوب به امام محمد غزالی) شباهت زیادی دارد و حتی یکسان بودن عنوان بعضی از مطالب با بعضی از فصلهای سیرالملوک خواجه نظام الملک تصادفی نیست و نشان میدهد که نخجوانی اثر مذکور را مطالعه نموده و با آنها اتفاق نظر دارد.
در هیچ یک از پژوهشهای تاریخ اجتماعی ایران دوره اسلامی ـ مثل آثار لمبتون و پطروشفسکی و احمد اشرف ـ به تقسیمبندی و طبقهبندی اجتماعی ارایه شده در این اثر توجهی نشده است.
به عنوان مثال حکایت «در منع خربندگان و شتربانان و پیکان از زحمت مردم دادن» (رشیدالدین: 1373، ج 2، صص 1537 ـ 9؛ مقایسه شود با: نخجوانی، همان، صص 203 ـ 208) و یا حکایت «ترتیب فرمودن کار آباد کردن بایرات» (رشیدالدین، همان، صص 1526 ـ 33؛ مقایسه شود با نخجوانی: 1976، صص 316 ـ 21) و نیز حکایت «در فرمان دادن به ساختن ایلچی خانهها در ممالک و منع شحنگان و حکام از فروآمدن به خانههای مردم» (رشیدالدین، همان، ص 1533 ـ 7؛ مقایسه شود با نخجوانی: 1964، صص 184 ـ 95) مسأله مذکور علاوه بر تأثیر گرفتن نخجوانی از اثر مذکور نشان میدهد که اصلاحات غازانی تا چه حدی تأثیرگذار و موفق بوده است."