خلاصه ماشینی:
"یکی از کارهای مهم ائمه همین استنساخ قرآن است اما نستعلیق به عنوان آخرین صورت خوشنویسی ایرانی است که با آن میشود، فارسی نوشت و در این اواخر شکسته نستعلیق که باز هم از همان تعلیق سابق و قبل از نستعلیق بود مایههایش را در تعلیق داشت و برای تحریر سریع آن را ساختند، همه از جلوههای زیبایی است که اگر سلسله شریفه تاریخ این هنرهای شریف را جمع کنید، از قرآن سردر میآورد.
در حال حاضر و در دورهای که بهسر میبریم وضعیت هنرهای قرآنی چطور ارزیابی میشود؟ من تصور میکنم این رویکرد بسیار عظیمی که ما به هنرهای قدیم داشتیم خودش یک طلیعه مبارکی است هزاران دختر و پسر دارند تذهیب کار میکنند، خط مینویسند، دهها هزار نفر بر سر کلاسهای خوشنویسی هستند، اما راه آینده این نیست که ما برای همیشه تکرار گذشته کنیم.
اعیان همه شیشههای رنگین بود کافتاد بهر آن پرتو خورشید وجود هر شیشه که بود زرد یا سرخ و کبود خورشید در آن هم به همان رنگ نمود ژور مارسه محقق فرانسوی همین معنا را بهصورت یک آزمایش ساده به خوانندگان کتابش توصیه میکند و میگوید: اگر یک کتاب تاریخ هنر را که مجموعهای از آثار مختلف تمدنهای بشری را در خود جمع دارد ورق بزنیم با مشاهده یک سینی قلمزده اصفهان یا سفالی از نیشابور، کتیبهای از مسجدی در اندلس و یا هریک از جلوههای هنرهای اسلامی متوجه میشویم مجموعه این هنرها از سایر آثار تمدنهای دیگر متفاوت است و دارای یک روح و بیان مشترک است او میگوید من به این امر ناپیدا «روح هنر اسلامی» میگویم."