خلاصه ماشینی:
"اما اسلام دینی است که نهتنها با نیروی عقل و قدرت تفکر مخالفت و مبارزه نکرده، بلکه تقریبا در تمام جهات از آن کمک و تأیید خواسته و به نحو عجیبی هم بر روی آن تکیه کرده است و ارزش واقعی دین مبین اسلام در همینجا مشخص میشود و جالب آن که بدانیم درحالیکه ادیان دیگر، قوة عقل انسان را حتی در جزئیترین مسائل راکد و منجمد نگهداشتهاند، اسلام آنقدر آنرا محترم و آزاد دانسته که حتی دربارة اصول عقیدتی خود- که تحصیل آنها بر همگان مفروض است- نهتنها تقلید و تعبد را ناکافی و مردود دانسته، بلکه خوان تعقل و تفکر انسان را نیز در ساحت آن گسترده و الزام داشته که هر فردی، مستقل و آزادانه صحت آنها را کسب کند.
4-5 پس انسان برای تفکر، ابتدا باید علوم مورد نیاز را کسب کند و آنگاه با تکیه بر آن به تجزیه و تحلیل و تعقل رویآورد که تفکر بدون پشتوانه علمی، در مثل چون کارخانهای است که مواد خام اولیه کم دارد و قهرا محصولش نیز کم خواهد بود.
«آفات تفکر و تعقل» قرآن کریم (و همینطور وجدان سلیم)، عقل را مبرا از خطا و اشتباه ندانسته است، و لذا لغزشگاههای آن را مشخص کرده است: 1ـ تکیه بر ظن و گمان به جای علم و یقین: قرآن مجید میفرماید: «و ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان تتبعون الاالظن و ان هم الایخرصون»؛ 7 «و تو ای رسول، اگر از اکثر مردم روی زمین پیروی کنی تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد که اینان جز از پی ظن و گمان نمیروند و جز اندیشة باطل و دروغ چیزی در دست ندارند»."