خلاصه ماشینی:
"همانگونه که واژه پاکی و پاکیزگی نیز در فرهنگ و ادبیات ما مثل منشوری رنگارنگ است، و انسان متناسب با همان حد و درجه و بعدی از طهارت که پیدا میکند، به دنیای نماز وارد میشود.
پاکی دل با زدودن ناپاکیها و اخلاق رذیله از دل و آراستگی دل به کارهای پسندیده است و پاکی سر به فراموشی غیر خداست و این پاکی سر از این جهت اهمیت دارد که در واقع هر انسان رازی است و انسان هوشمند انسانی است که راز درون جان خودش را شناسایی میکند و میفهمد و با آرایش آن به یاد خداست: «اقم الصلوة لذکری» در یک کلام، انسان از چاه طبیعت بیرون میآید و میداند آب تراب آلوده بیصفاست.
در آیات قرآن مجید در مواردی که خداوند متعال به طهارت مؤمنین اشاره کرده است، هم صورت طهارت مطرح شده و هم باطن آن و هم از باران سخن رفته است که از آسمان فرو میریزد و وسیله طهارت انسان میشود.
پس در واقع آب حیات همین دانایی است، گوهر همین دانایی است که انسان را نهتنها به ابدیت بلکه به ازلیت نیز پیوند میدهد و در هندسه وجود، جای خویش را پیدا میکند.
طهارت پیکر، با آب است که آئینه نفس انسان است و طهارت جان و قلب با توجه به خداوند فراهم میشود.
چنانکه اشاره شد صورت وضو توجه به صورت الفاظ و آیات است که انسان وقتی که روی و دست خود را میشوید و به سر و پاها مسح میکشد، وضوی او کامل است، اما همانگونه که از چهره جان انسان خداوند بارها سخن گفته، حقیقت وضو، شستن چهره جان انسان است."