خلاصه ماشینی:
"زینب کبری در سال هفدهم هجری با پسر عموی خود، عبدالله بن جعفر بن ابی طالب ازدواج کرد و این ازدواج بر اساس اشارهای که پیامبر خداصلی الله علیه وآله داشت، صورت گرفت زیرا که حضرت فرمود: »بناتنا لبنینا وبنونا لبناتنا«(64).
و باز آن بانوی ستمدیده را میبینیم که پس تحمل آن همه مصیبتها و رنجها به مدینه بازگشته و در شهر پیامبرصلی الله علیه وآله و در خانه خود به سوگواری بر امامعلیه السلام و دیگر یاران او میپردازد، در این مراسم عزاداری، هر روز گروه گروه از زنان مدینه به خدمت آن حضرت آمده، ضمن تسلیت به ایشان، به ندبه و گریه میپردازند تا آنجا که به تدریج زنان قبایل و عشایر، تصمیم به خونخواهی شهدای کربلا میگیرند و قیام میکنند(76).
او در ابتدای خطبه از پیامبرصلی الله علیه وآله تعبیر به پدر میکند و با انتخاب این کلمه، میخواهد خود و قافله اسیران را معرفی کند و نسبت خویش را با پیامبر روشن سازد تا همگان دریابند اهل این قافله از کدام دودمان و قبیلهاند و از این راه افکار و احساسات مردم را در اختیار بگیرد و مردم آنان را با دیده اسیر ننگرند و سپس به بزرگترین نقطه ضعف کوفیان یعنی سست عنصری و پیمان شکنی آنان اشاره میکند و با این کلمات و جملات میخواهد آنان را بر این خصلت آگاه سازد.
وقتی که با کوفیان سخن میگوید، در آغاز خطبه بر اصالت خاندان خودش تأکید میورزد و از پیامبرصلی الله علیه وآله تعبیر به پدر میکند تا عواطف و احساسات مردم را در اختیار بگیرد و آنان خود بخود آماده قیام و شورش شوند."