خلاصه ماشینی:
"یک نکته هم بعنوان احتمال بذهن نگارنده خطور مینماید، که شاید مؤلف اصلی کتاب در واقع بفکر نقل روایت از امام عسکری علیهالسلام نبوده، بلکه در حقیقت میخواسته پارهای از مطالب صحیح تاریخی، تفسیری، حدیثی، را در قالب یک داستان خیالی که دو نفر خدمت امام میرسند و آنان چنان گفتند و امام چنین فرمودند، بیان کند، و مؤید این مطلب آنکه حتی مطالب برخی روایات را بصورت قصه واقعی ترسیم مینماید، و شرح و بسطی راجع به آنها میدهد که با روش قصهگویی بیشتر شباهت دارد، این کار در زمان ما بسی رایج است، و شاید عدم رواج آن در آن زمان منشأ توهم اسناد کتاب به حضرت علیهالسلام شده است.
دلیل بر این مطلب آنکه به تصریح شیخ، احمد بن محمد برقی، برادرزاده حسنبن خالد برقی صاحب تفسیر ـ از عموی خود نقل مینماید، و این شخص همچنانکه از عموی خود نقل مینماید از پدر خویش نیز نقل مینماید، و چون شیخ طوسی، پدر او را جزء اصحاب حضرت موسیبن جعفر (متوفی 183) و حضرت رضا (متوفی 203) و حضرت جواد (متوفی 230) علیهمالسلام میداند، پس زمان حضرت هادی علیهالسلام را درک ننموده و یا روایتی نقل نکرده است، از سوی دیگر از عبارت مرحوم نجاشی که اول محمد و بعد حسن و سپس ابوالفضل را نام برده، معلوم میشود، حسن از برادرش محمد کوچکتر است، و عادتا حسن بعد از وفات محمد زنده بوده است، و در نتیجه حضرت هادی علیهالسلام را درک نموده تا بتواند در مدت امامت حضرتش (از سال 220 تا 254) تفسیر قرآن را در 120 جلد بنویسد."