چکیده:
هدف این پژوهش بررسی ویژگی شرکتهایی است که مدیران آنها با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری،سود خود را هموار میکنند.در این تحقیق ابتدا شرکتهای هموارساز و غیر هموارساز تفکیک و سپس ویژگی آنها در قالب پنج فرضیه مورد آزمون قرار میگیرد و تأثیر متغیرهای اندازه شرکت(الگاریتم طبیعی ارزش بازار شرکت)،نسبت بدهی،عملکرد(نسبت سود به داراییهای اول دوره)،رشد(نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام)و سن شرکت بر هموارسازی آزمون میشود.نتایج تحلیل از آزمونهای آماری شامل آزمون مقایسه میانگین دو جامعه و تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره در قالب رگرسیون لوجستیک نشان داده که در بورس اوراق بهادار تهران شرکتهای هموارساز عملکرد ضعیفتر،نسبت بدهی بالاتر و سن بالاتری دارند.عملکرد ضعیفتر و نسبت بدهی بالاتر بیانگر وجود انگیزه بالاتر برای هموارسازی سود توسط این شرکتها میباشد.
خلاصه ماشینی:
"(5791)بیان کردند که شرکتهای بزرگتر انگیزه بیشتری برای هموارسازی سود دارند
به این نتیجه دست یافتند که شرکتهای هموارساز عملکرد(نسبت سود بر کل داراییهای
این پژوهش از مدل تعدیل شده جونز برای تفکیک اقلام تعهدی به اجزای اختیاری و
در این پژوهش مدل لوجیت برای آزمون فرضیههای تحقیق به شکل زیر بیان میشود:
برطبق این جدول در سطح سود عملیاتی متغیرهای نسبت بدهی و عملکرد و سن شرکت و در سطح سود خالص متغیرهای
این جدول حساسیت مدل در تعیین شرکتهای هموارساز در سطح سود عملیاتی 2%و در
99/7%بوده است و بهطور کلی این مدل 58/3 درصد شرکتها را در سطح سود خالص
این تحقیق به بررسی هموارسازی سود در شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس
تقسیم به کل داراییهای ابتدای دوره یا (ROA در هر دو سطح سود و متغیر سن در سطح سود عملیاتی تأثیر معنیداری بر هموارسازی دارند اما براساس نتایج این تحقیق سایر
یافتههای حاصل از آزمونهای انجام شده در مورد تأثیر نسبت بدهی بر هموارسازی سود
این فرض که شرکتهایی که نسبت بدهی بالایی دارند انگیزه بیشتری برای هموارسازی
دارای نسبت بدهی بالاتری هستند انگیزه بیشتری برای انتقال سود از دورههای آتی به دوره
زیرا وجود نوسانهای زیاد در سودهای گزارش شده این شرکتها در مقایسه با سایر شرکتها تأثیر نامطلوب بیشتری بر رفتار بازار و تحلیلگران مالی دارد.
این شرکتها انگیزه و تمایل بیشتری برای هموارسازی سود دارند.
در این پژوهش تأثیر متغیر رشد بر هموارسازی در آزمون تک متغیره تفاوت میانگین دو
هرچند زیمرمن و سیگفرید بیان کردند که شرکتهای بزرگتر انگیزه بیشتری برای هموارسازی سود دارند."