چکیده:
فرودست به یک نیروی برتر تبدیل شده است. بنابراین پیامد غزوهی احزاب(خندق)پیدایش یک چرخش قدرت از قریش مکه به مسلمانان مدینه بود.بطوریکه آنان را از یک نیروی تدافعی به قدرتی برتر در برابر مکیان مبدل نمود.روندی که با فتح مکه در رمضان سال هشتم هجری تکمیل گردید. این مقالهی تلاش میکند چگونگی اوجگیری تدریجی اقتدار مسلمانان در برابر قریش رادر فاصلهی سالهای پنجم تا ششم هجری مورد بررسی قرار دهد. غزوهی احزاب(خندق)گشایش فصل نوینی در تاریخ مقابلهی قریش مکه و پیامبر اعظم(ص)است.گذشته از استراتژی و تاکتیکهایی که طرفین آن نبرد بدان دست یازیدند؛در این مقاله ما به پیامدهای آن نبرد در فاصلهی زمانی ذیقعده سال پنجم تا شوال سال ششم هجری میپردازیم.در این میان در حالیکه قریش در جایگاه تقابل و مبارزه با گسترش اسلام توانسته بود در شعاع وسیعی از حجاز مخالفان،مشرکان و دشمنان رسول خدا(ص)را سازماندهی کند و مدینه النبی را به محاصره در آورد؛ناکامی سپاهیان احزاب و واکنش سریع و کوبندهی مسلمانان به پیمانشکنی یهود بنی قریظه،در عمل شکست هشدار دهندهای را برای دو جناح مقتدر مشرک و یهود پدیدار ساخت؛پیامدی که هرگز برای قریشان قابل تصور نبود.در واقع دستآورد نبرد احزاب برای آنان،که تمام ظرفیت نظامی-سیاسی موجود در حجاز را در برابر پیامبر(ص)سازمان داده بودند چنان بود که پس از آن هیچگاه قادر به درگیر شدن مجدد با مدینه النبی نگردیدند.بنابراین اولین گام برای پذیرش اقتدار پیامبر اعظم(ص)به عنوان یک قدرت نظامی سیاسی همتراز،با تن دادن قریش به معاهدهی صلح حدیبیه در سال ششم هجری برداشته شد.گذشت زمانی کوتاه نشان داد که اقتدار نظامی و معنوی مدینه النبی به سرعت از یک قدرت
خلاصه ماشینی:
"اتحادیه جنگجویان احزاب چگونه شکل گرفت؟ نحوهی سازماندهی مشرکین برای شرکت در غزوهی احزاب توسط قریش چگونه بود؟ چرا مکه پس از شکست در خندق قادر به بازیابی و تجدید حیات نظامی و سیاسی خویش نگردید؟ چرا پس از نبرد خندق،مکه موضع تدافعی گرفت و محتاطانه در گوشه عزلت خویش فرورفت؟ رفتار قریش پس از غزوهی خندق تا صلح حدیبیه در ارتباط با مسلمانان چه تحولاتی را به خوددید؟ چرا قریش مکه به هنگام پیشروی رسول خدا برای زیارت عمره-در سال پنجم هجری-قادر به نبرد با پیامبر اعظم نبرد و صلح را برگزید؟ شکلگیری اتحادیه جنگجویان احزاب بدنبال شکست مسلمانان در نبرد احد که در اوایل شوال سال سوم هجری رخ داد؛این احساس در میان قبایل عرب و دیگر مخالفان پیامبر اعظم(ص)پدید آمد که مدینه النبی در شرایط ضعف و قرار دارد.
از عواملی دیگری هم که میتواند باعث کاهش سطح خصومتها گردد یکی نیز این موضنوع است که،قریش موفق شده بود در نبرد احد بر سپاه مدینه النبی تلفاتی وارد کند و انتقام خونی که از مسلمان طلب داشتند21را بگیرند و تا حدود زیادی آتش کینه و انتقامجویی خود را فرونشاندند و شاید به همین دلیل است که در سال چهارم هجری با وجود قرار قبلی و بر خلاف سنن قبایل عرب در میعادگاه نبرد بدر الصغراء یا بدر الموعد حضور نیافتند و حتی چون خوش نداشتند برای جنگ با محمد(ص)و پیروانش اقدام کنند،و نیز مایل نبودند سپاه مدینه النبی حرکت کند،با پرداخت مبالغی نعیم بن مسعود را برای منصرف نمودن رسول اکرم(ص)روانه مدینه کردند31."