چکیده:
آقای ملکیان درباره مضار و منافع حاکمیت دینی نسبت به دینداری مردم
سخن گفته است. همچنین از مفهوم نواندیشی دینی و مسائل و موضوعات آن،
مسأله معنویت و جنبش اصلاحات و ارزیابی این جنبش گفتگو کرده است. به نظر
وی حاکمیت دینی با دموکراسی قابل جمع نیست، مشکل روشنفکران دینی این است
که یکدیگر را نقد نمیکنند و از سلوک معنوی قوی بیبهره یا کمبهرهاند. جنبش
اصلاحات باید به طور استراتژیک از خشونت بپرهیزد و به معنویت روی آورد.
خلاصه ماشینی:
"این فرض که قرائتهای مختلف از دین بر اساس میزان اقبال مردم و رأی آنها به نوبت حاکمیت پیدا کنند، به لحاظ نظری محال نیست، ولی در مقام عمل ممکن نیست؛ زیرا در این صورت باید چنین حکومتی یک پایه و اصل مشترک و ثابت داشته باشد، و آن رأی مردم است.
سه عامل در این مسأله مؤثر است: 1) اساسا نقد در هیچ بخشی از جامعه ما به طور جدی وجود ندارد؛ 2) نواندیشی دینی به طور غریزی احساس میکند که فضا به گونهای غیرعلمی و مسموم است که اگر قرار باشد همگن و همقطار خود را نقادی کند، آب به آسیاب مخالفان مشترک میریزد و لذا فکر میکند این نقادی فعلا به صلاح نیست؛ 3) نقد نیازمند یک معنویت عمیق است.
»(صحیفه نور، ج 2، ص 261) جمله مشهور ایشان در روز ورودشان به ایران در بهشت زهرا که فرمودند: «من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد، دولت تعیین میکنم» و دهها مورد دیگر نشان از این دارد که حکومت اسلامی مورد نظر امام خمینی قدسسره ، حکومتی است که اساس آن بر پایه رأی مردم شکل میگیرد و طبیعتا این چنین حکومتی مردمسالار که مقید به احکام اسلام هم باشد، تنها در صورتی تحقق میپذیرد که مردم یک کشور مسلمان باشند و حاکمیت اسلام را بخواهند، آنگونه که در ایران اتفاق افتاد.
حال جای این سؤال وجود دارد که چرا چنین حکومتی را مردمسالار ندانیم؟ ناب آقای ملکیان خودشان در ضمن گفتگو با اشارهای کوتاه میگویند: «بله به یک معنا حکومت دینی متصور است که به آن معنا جمع میان دموکراسی و حکومت دینی ممکن است."