خلاصه ماشینی:
"بنابراین باید سؤال را این گونه مطرح کرد که معنادار شدن زندگی چگونه صورت میگیرد؛ یا زندگی معنادار چگونه زندگیای است؟ انسان دچار دو نوع مشکل است که مانع «خود» شدن او میشود.
اما اگر یک «طلب» از بیرون انسان یا از خود باطنی او متوجه وی شود و انسان با کمال آزادی متوجه وی شود و آن طلب را انتخاب کند، در این صورت هر دو مشکل حل میشود.
البته اگر کسی تعبیر «برتری» نوعی از انواع زندگی معنادار بر دیگری را به کار برد، برای من مفهوم نیست.
این نکته را نیز باید در نظر داشت که شخص در زندگی معنادار، «برای» دیگری زندگی نمیکند؛ بلکه باید گفت که معطوف به آن مطلوب و با آن مطلوب میزید.
اگر کسی برای دیگری بزید، معنایش این است که نمیزید.
در مسأله ایثار و شهادت، انسان از زندگی دست میکشد و اینها خروج از موضوع است؛ چون بحث ما در باب زندگی معنادار بود."