خلاصه ماشینی:
"این رویکرد، هرچند در میان متفکران پیش از او نیز رواج داشته، اما بیشتر تحت نفوذ وی شکل گرفته است.
در مورد دین، میان شرح کارکردگرایانه یک رفتار اجتماعی خاص و تفسیری که خود رفتارکنندگان ارائه میدهند، اختلاف زیادی وجود دارد.
شرکتکنندگان در یک مراسم مذهبی نمیدانند که آنچه انجام میدهند، بیشتر با یکپارچهسازی گروه ارتباط دارد و اگر هم مناسک در برابر چشمانشان چنین کاری را انجام میدهد، این کار از دید آنها مراد اصلی به شمار نمیآید.
نتیجه این نظر دورکیم که اساسا همه مناسک مذهبی جهان یکی هستند، آن خواهد بود که باورهای شرکتکنندگان و همچنین مقاصد اعلام شده مناسک، هیچ ارتباطی با آنچه اتفاق میافتد، ندارد.
وی نظریه دورکیم در باب دین را چنین توصیف میکند: «وقتی به واقعیت که صورت زیرین نهاد دینی است، سر میزنیم، میبینیم آن واقعیت جامعه است.
اما یکی از همکاران او بعدها نشان داد که نظریه وی پیش از بررسی دقیق قبایل استرالیایی تدوین شده است."