خلاصه ماشینی:
"پگاه حوزه، ش 33 از نظر نویسنده، لیبرالیسم مانند دیگر ایدئولوژیهای مدرن، ابتدا به صورت راه حلی ضروری برای نیازهای اساسی انسان جدید، در یک برهه تاریخی ویژه نمایان گردید و با فراز و فرودهایی از قرن هفدهم آغاز و تا پایان قرن بیستم نیز به حیات فعال خود ادامه داده است.
مؤلفههای محوری لیبرالیسم را که میان همه انواع لیبرالیسم مشترک است، میتوان به شرح زیر باز گفت: اول فردگرایی یا «اندیویدوالیسم» است.
فرد از آن جهت که فرد است، بدون در نظر گرفتن تعلق وی به گروه، نژاد، جامعه، حزب و جماعتی خاص، واجد حقوق و آزادیهایی است که باید از سوی «غیر» و عمدتا «دولت» رعایت شود.
بیشتر انتقادهای نظری و عملی بر لیبرالیسم، ناظر به عناصر اصلی آن است.
نقد نظریه «فردگرایی» تقریبا در میان همه طیفهای منتقد لیبرالیسم مشترک است و از آنجا که فردگرایی، جوهر لیبرالیسم محسوب میشود، تخریب آن، تخریب لیبرالیسم به حساب میآید."