چکیده:
در ادبیات سیاسی غرب، بنیادگرایان همان سنتگرایاناند؛ اما در میان
مسلمانان بنیادگرایان به دو گروه سنتگرایان و نوگرایان تقسیم میشوند. از نظر
نوگرایان دینی مؤلفههای أصلی مدرنیته همچون عقلانیت، علمگرایی،
مردمسالاری، سودمندی اجتماعی و... هیچکدام با اسلام ناسازگار نیست. تعارض
کنونی سنتگرایان و جوامع مسلمان با مدرنیته ریشه در عملکرد ناشایست غرب
در قبال مسلمانان و پیامدهای منفی فرهنگ غرب دارد.
خلاصه ماشینی:
"نوگرایی دینی بر این باور است که بر اساس آنچه از قرآن کریم بر میآید، تعارضی میان مقولات و مؤلفههای جامعه جدید و مدرنیته (مثل عقلانیت و علمگرایی) با آموزههای بنیادی دینی در اسلام اصیل وجود ندارد.
از آنجا که مدرنیته محصول جهان غرب است و کارنامه عملکرد 200 ساله غرب در کشورهای اسلامی غیرقابل دفاع و تحمل است، در ذهنیت بسیاری از مسلمانان، بهخصوص سنتگرایان قبول مقولات و مبانی اصلی مدرنیته، به منزله تسلیم شدن در برابر غرب و از دست دادن هویت ملی خویش است.
آقای یزدی متأسفانه بدون توجه به مباحث عمیقی که در ماهیت عقلانیت در اندیشه مدرن و تفاوت آن با عقل در منابع اسلامی مطرح شده است و بیآنکه در پژوهشهای جدید در این موضوعات تأمل کافی داشته باشد، با استنادهای جزئی به گفتههای متفکران غربی و برداشتهای سطحی از نصوص دینی، به مقایسههایی دست زده است که امروزه دیگر نه از سوی اندیشمندان دینی مورد قبول است نه از جانب متخصصان علمی.
3. نویسنده محترم با آگاهی از رشد روزافزون منتقدان مدرنیته در غرب، بهدرستی بر پارهای از چالشهای اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی جامعه مدرن انگشت میگذارد و این شرایط را مانع عمدهای بر سر همکنشی و تفاهم میان جهان اسلام و فرهنگ غرب میداند؛ اما در عین حال، ایشان در ریشهیابی ناهنجاریهای یاد شده گامی بر نمیدارد و گویا کاوش در این موضوع را از حیطه تأملات خویش بیرون میبیند."