خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) پس شما در موقع نوشتن به سازبندی موسیقی اکتفا میکنید؟ بله،مثلا در این کار نظرم بر روی کمانچه و تنبک بود،بعد از مشورت با آقای ساجدی به این نتیجه رسیدیم که اگر از دف بیشتر از تنبک استفاده بشود،خوب است.
جدا از نویسندهی متن،در مقام کارگردان تا چه حد به متن خودتان وفادار هستید؟ در شروع کارم در چند سال پیش خیلی به متن خودم وفادارم بودم،اما در«رژیسورها نمیمیرند»به این نتیجه رسیدم که بحث نویسنده بودن با کارگردان بودن دو بحث جداست،یعنی نویسندهای که بخواهد متن خودش را کارگردانی بکند،باید مثل یک کارگردان غریبه شروع به کارگردانی اثر کند.
فراهانی-منهای انتخاب نه چندان مناسب چند بازیگر-از اجرایی ساده و درعینحال پیرو اشکال نمایش ایرانی سود میجوید؛سکوی گرد میانهی صحنه،گروه موزیک کنار صحنه و رفتار آدمها که گاهی شبیه ژستهای تعزیه است و گاهی اطوار تخت حوضی را یادآوری میکند، نقل و نقالی و آواز که در اثر موج میزند،همه و همه وسواس فراهانی (به تصویر صفحه مراجعه شود) در بهرهگیری از عناصر نمایش ایرانی را نشان میدهد."