خلاصه ماشینی:
"دیهیمی سخنان سروش در خصوص تاریخچه روشنفکری در مغرب زمین را بسیار فشرده، ناقص و نارسا میداند و قائل است که باید دید که آیا نتیجهگیری ایشان در این بخش با نظرات روشنفکر ستیزانهای که داعیه مبارزه با آن را داشتهاند، یکی هست یا نه!
دیهیمی در نقد این سخنان میگوید در نظر سروش، آنکه به اسلام و خلق و دین مردم توجه نداشته باشد، مستحق اینگونه صفات است و بدین صورت، از روشنفکری چیزی جز غبار باقی نمیماند.
از این سخن روشن میشود که هدف سروش اثبات امکان پیوند روشنفکری و دینداری نیست، بلکه اعلام این نکته است که اگر کسی درد دین نداشته باشد، اصلا درد خلق هم نمیتواند داشته باشد و بنابراین نه تنها روشنفکر نیست، بلکه آدم هم نیست."