خلاصه ماشینی:
"سر و روی حاجی گل آلود بود و بسیار خسته به نظر میرسید اما برای اینکه آن طور نیاید بنشیند یکراست وارد حمام شد در خانه آب گرم نداشتیم رفت زیر آب سرد،دیدم خیلی طول کشید خبری نشد،دل واپس شدم حاجی سینوزیت حاد داشت،گفتم نکند از سرما نفسش بند بیاید رفتم در حمام را باز کردم دیدم صدایی نمیآید بازتر کردم دیدمآب گل آلود راه افتاد آن وقت صدای حاجی آمد و گفت:میخواهی این آب گل آلود را ببینی و بیشتر شرمندهام کنی؟...
یک دانش آموز از من سئوال کرد آقا اگر مثلا این نارنجک در اینجا بخواهد منفجر شود ما چه باید بکنیم؟توضیح دادم که از زمان کشیده شدن ضامن نارنجک و پرتابش تا زمان انفجار بین 4 الی 7 ثانیه فرصت هست در جبهه اگر در سنگر جمعی نارنجک میافتاد و امکان پرتاب کردن آن به بیرون نبود کسی فداکاری میکرد و با شکم بر روی نارنجک میخوابید تا بدنش جلو موج انفجار و ترکشها را بگیرد و به دیگران کمتر صدمه وارد شود."