من او: آدونیس بیچاره مقاله

"(به تصویر صفحه مراجعه شود) پرویز براتی 1-عاقبت بعد از سپری شدن روزهای پرتب و تاب اعلام جایزه‌ی‌ نوبل ادبی،این همای سعادت نه بر سر«بن جلون»نشست،نه‌ بر سر«آدونیس»و نه حتی بر سر مبارک اسماعیل کاداره،بلکه‌ در میان بهت و ناباوری همگان،«جان کوئیتزو»نویسنده‌ی زبر و زرنگ آفریقای جنوبی بود که پاهای این مرغ سعادت را بر سر خود احساس کرد. کوئیتزو در رمان‌ در بررسی آثار او نکته‌ای تکراری به چشم‌ می‌خورد که عبارت از سیر و سلوک پیچیده و تودرتوی شخصیت‌های داستانی اوست (به تصویر صفحه مراجعه شود) بدنامی خواننده را درگیر کشمکش‌های استاد بدنام دانشگاه برسر دفاع از آبروی خود و دخترش در شرایط حاصل از فروپاشی برتری‌ سفیدپوست‌ها می‌کند. رمان در واقع پرسشی را مطرح می‌کند که در آثار دیگر او نیز مطرح شده است:«آیا امکان‌پذیر است که ما از تاریخ رو بگردانیم؟» کودکی نام اثر دیگر اوست که در آن به زندگی وی در آفریقای جنوبی و کشمکش‌های بین سیاهان و سفیدپوستان پرداخته است."