خلاصه ماشینی:
"دیدگاه مدرن و اشخاصی همچون هگل درباره علم بهعنوان یک فعالیت و نهاد اجتماعی، تمایز پیامدهای معینی در تعیین سیاست علمی داشت و کار علمی تنها در صلاحیت اهل علم محسوب شد که نویسنده محترم این تیامدها را ذکر میکند در مقابل کسانی همچون هابرماس با نقد تفکیک سه حوزه علم، هنر و اخلاق برکشانیدن مقولات سیاست و اخلا به حوزه عمومی تأکید نمود.
نویسنده با تأکید بر بینش انسان دوستانه در ماقبل نخبه گرایانه تعیین سیاست علمی میگوید به نظر فیبرابند، این اعتراض را که شهروندان حق داوری درباره موضوعات علمی را ندارند اتفاقات بسیاری را رد میکند وی علم یا یک پدیده فرهنگی میداند.
در نهایت نویسنده میگوید پیشرفت پروژه توسعه علمی در ایران باید از طریق گفتوگو مذاکره میان گروههای گوناگون جامعه صورت گیرد و سیاستگذاری ارتباطی و مردمسالاری بر سیاستگذاری نخبهگرایانه علم ترجیح داده شود و نقش مصرفکنندگان تولیدات علمی و فنی در ارزشیابی این محصولات پذیرفته گردد."