خلاصه ماشینی:
"نه اینکه فکر کنی این شیوه مخصوص توست.
نه این مسئلهی بیشتر پدر و مادرهاست؛از روزی که تربیت و رشد کودکشان دغدغهی ذهنیشان میشود.
پیچک را دیدهای؟دیدهای چه زیبا رشد میکند و بالا میرود،سبز میشود و برگ میدهد و از آن بالا دلبری میکند؟همهچیز خوب پیش میرود،به شرطی که دیوار یا چوبی فرو رفته در خاک وجود داشته باشد تا پیچک به آن بپیچد و رشد کند.
قرار بود من چگونه رشد کنم؟مثل پیچیکی از شما بالابروم و وابسته و شکوفا شوم؟یا مانند آن سرو حیاط آقاجون،صاف و مستقیم قد بکشم و شانهبهشانهی ابرها به آسمان تنه بزنم؛بیتکیه به چیزی یا کسی؟ هرچه بیشتر فکر میکنم،بیشتر مطمئن میشوم که برای رشد باید به شیوهی دیگری اندیشید.
ما باید باهم راه برویم،باهم کتاب بخوانیم،باید باهم بنویسیم،باهم آب بنوشیم که من رشد کنم و ریشه دهم تا به قول آن گل سهگل برگی در«شازده کوچولوی»اگزوپری:«باد مرا به این طرف و آن طرف نبرد."