خلاصه ماشینی:
"وی در این رساله کم و بیش همان استدلالی را که در دو کتاب دیگر خود کرده است مطرح میکند، و به همان احادیث استناد می کند، و حکایتی را از یکی از مشایخ سلف(شیخ ابو القاسم کرکانی)عینا تکرار میکند، و حتی گاهی عین عباراتی را که در کیمیا به کار بردهاست در اینجا نیز ذکر میکند.
در بحث سماع نیز دقیقا همین شیوه را دنبال میکند، و لذا در فتوای خود، مسأله حرام و حلال بودن را فقط برای صوفیه حل نمیکند، بلکه عموم مستمعان را در نظر میگیرد و با توجه به احوال ایشان، خواه احوال عرفانی باشد خواه غیر عرفانی، حکم خاصی صادر میکند.
غزالی هر چند که مسأله حلال و حرم بودن سماع را از دیدگاه کلی و برای همه مردم بررسی میکند، توجه اصلی او به جنبه صوفیانه این بحث است، و لذا رساله او(یعنی همین فتوا)عمدتا یک اثر صوفیانه است.
غزالی در شرح شرایط سماع در تصوف یک تقسیم دوگانه دیگر را نیز در نظر میگیرد، بدین معنی که وی اهل تصوف را به دو دسته تقسیم میکند، یکی مبتدیان و دیگر منتهیان شرکت کردن در مجالس سماع برای دسته دوم، یعنی منتهیان، یا به قول غزالی«پیران پخته» جایز است؛اما مبتدیان، یا به قول او«نو مریدان»، فقط در صورتی میتوانند در این مجالس شرکت کنند که پیر حاضر باشد و به ایشان اجازه دهد.
این حدیث و احادیث دیگر عایشه را اکثر نویسندگان صوفیه در آثار خود در بحث سماع نقل کردهاند(بنگرید به«دو اثر کهن در سماع»از ابو عبد الرحمن سلمی و ابو منصور اصفهانی، به تصحیح و با مقدمه نصر الله پور جوادی، در معارف، دوره پنجم، ش 3، آذر-اسفند 67، ص 61-60 و یادداشت 22 در صفحه 90-69)."