خلاصه ماشینی:
"دو شب بعد در محفل انسی که با حضور شاعر بزرگ افغانستان استاد خلیل الله خلیلی تشکیل شده بود نوشتهی این قطعه را به آن استاد نشان دادم و او آنرا پسندید و ترتیبی داد که روز بعد آنرا در استودیوی رادیو کابل با صدای خودم ضبط کردند و بعد هم روزنامهی اصلاح متن آنرا چاپ کرد.
با صمیمیت و اخلاص محمود تفضلی سلام بر افغانستان برادرها و خواهرها برادرها و خواهرهای افغانی سلام آوردهام سلامی گرم از اعماق جانهای برادرها و خواهرهای ایرانی سلامیس از دماوند سرافراز و بلند و پیر خویشاوند هندوکش سلام از تخت جمشید کهنسال از برای بامیان و هیکل بودا سلامی با نسیم دشتهای سبز و پهناور سلامی بسته با انبوهی از گلهای صحرائی بنفشهها و سنبلها و سوسنهای وحشی از درون جنگل مازندران *** سلامی از گلستانها و بستانها که سعدی داد آرایش با همان عطر طرفافزای گلهای سنائی در حدیقه سلامی با طنین پرشکوه شعر فردوسی که در غزنی همی پیچد سلامی با کلام دلنشین خواجه عبد الله انصاری سلامی همنوای نای مولانا جلال الدین سلامی از دل خمخانههای حافظ شیراز با چنگ و سرود و عشوهی ساقی سلامی از درون پاک گنبدهای مینائی سلامی نقشدار از رنگ قالیهای کرمان گرم و داغ از نفت خوزستان سلامی از ته دلها..."