خلاصه ماشینی:
«نوول»های تاکور بقلم آقای هندوشکر معلم زبان سانسکریت در دانشکدهء ادبیات رنسانس هند نیز مانند سایر رنسانسهای خارجی از تماس با تمدن غرب بوجود آمد، پس از فتح هندوستان بوسیلهء بریتانیای کبیر،نفوذ غرب بدان کشور رخنه پیدا کرد و سرانجام روح و فکر هندی را از قالب کهن خود آزاد گرداند و دانشمندان را به جستجوی آثار قدیم و جاودانی آن سرزمین تشویق نمود.
بازار ملکهء جوان گویا این نخستین نوول تاگور است که در آن شوق شاعرانه،ذوق نوول نویسی انو را تحتالشعاع قرار داده است،این داستان را در یکی از دورانهای خوش زندگی خود نگاشته است.
این داستان چون نخستین نوول او است از لحاظ ساختمان و فن نگارش خالی از عیب و نقص نیست ولی میتوان گفت که در خود تخم نبوغی را که بعدها میوههای الوان ببار آورد،انباشته دارد.
گورا چنانکه گفته شد تاگور به تمدن باستان هند عشق میورزید به بضی از سنن آن کشور علاقهء خاصی داشت،این داستان شرححال مردی است که سخت پابند آداب و رسوم هند کهن میباشد ولی درعینحال نسبت بعقاید جدید نیز تمایل نشان میدهد.
تاگور دورهء سختی را میگذراند و خویشتن را در تقاطع دو تمایل متضاد یعنی عشق به وطن و عشق بدنیای خارج مییافت،با اینکه تاگور و گاندی را نمیتوان همتراز پنداشت چون هرکدام از آنها (به تصویر صفحه مراجعه شود) تاگور در ایام تحصیل در لندن(1879) بدنیای خود تعلق دارند ولی میتوان با اطمینان گفت که در بشر دوستی و گسترش فلسفهء ẓNon ViolenceẒ صفات مشترکی داشتند،مفهوم این داستان نیز علاقهء مشترک این دو مرد بزرگ هند معاصر را به عالم بشریت نشان میدهد.