چکیده:
اهمیت و ضرورت فراگیری زبان عربی برای فارسی زبانان، چه از دیدگاه نیازهای دینی و چه از دیدگاه رورتهای ملی و میهنی و پاسداری از میراث فرهنگی فارسی، بر کسی پوشیده نیست آنچه در این میان، مغفول مانده است، ابزارها، شیوهها، مواد و متون آموزشی و مسایل و مشکلات آموزش این زبان به فارسی زبانان است.از همترین کارهایی که مورد توجه قرار نگرفته، یکی تهیه مواد و متون درسی مناسب برای آموزش این زبان به فارسی زبانان و دیگری تربیت معلمان و مدرسان زباندان و آگاه به شیوههای آموزش زبان است.با وجود آنکه تاکنون کتابهای گوناگونی درباره آموزش این زبان، تالیف گردیده و برنامهریزیهای جدید بویژه در دو دهه گذشه انجام پذیرفته است اما به علت عدم تبیین ضعفهای مواد و متون آموزشی کلاسیک و نیز وجود
تصورهای ناشی از عادت بدانچه داشتهایم و نبود سنجش و نظارتی بایسته بر امر تعلیم و تعلم این زبان، همچنان همان مواد و متون درسی کلاسیک و شیوههای سنتی بر مجموعه آموزشی اینزبان حاکم است و بسیاری از معلمان و مدرسان این زبان تواناییهای لازم را برای آموزش زبان عربی ندارند.در این مقاله، ضمن بیان اهمیت زبان عربی و ضرورت فراگیری آن، ضعفهای کلی موجود بویژه در زمینه متون کلاسیک و شیوه آموزش آن، که حاصل تجارب نگارنده در دو مسند تحصیل و تعلیم این زبان است، برشمرده میشود و سپس چند پیشنهاد، به منظور انجام یک برنامهریزی کلان در زمینه آموزش زبان عربی ارائه میگردد.امید است مورد توجه مجامعی که به گونهای دستاندرکار برنامهریزی و آموزش زبان عربی هستند، واقع گردد.
خلاصه ماشینی:
"مشکلات و موانع و تصورها در برابر این وظیفه گران که بر دوش معلمان و مدرسان و برنامهریزان، چه در حوزههای علوم دینی و چه در مجامع دانشگاهی و چه غیر آن، سنگینی میکند و همه آنها را به جهادی عظیم، فرا میخواند، با همه تلاشهایی که صورت گرفته اما باز کاری بنیادین، انجام نپذیرفته است، چه در زمینه تربیت معلمان و مدرسان عالم و دلسوز، زیرا فراوان میبینیم عدهای از معلمان و مدرسان زبان عربی، خود مهارتهای لازم را در زمینه آموزش زبان عربی ندارند، تحصیل و تدریس اصلی آنان چیز دیگری است و تنها به دلیل اینکه اندکی صرف و نحو خواندهاند به خود اجازه میدهند به تدریس زبان عربی بپردازند یا بدان تن دردهند و چه بسیار که دانش آنها از اندازه درسی که هر روز تدریس میکنند فراتر نمیرود.
با این وصف، چون ما درصدد بیان ضرورت تحول در امر آموزش زبان عربی هستیم، به پارهای از اشکالات کلی متون آموزشی کلاسیک صرف و نحو اشاره میکنیم: 1-کتابهای کلاسیک که بیشتر آن توسط نویسندگانی عرب، نوشته شده است با فرض اینکه هیچ اشکالی بر خود این کتابها وارد نباشد، اما به لحاظ تفاوتهایی که میان زبانآموزان عربزبان و زبانآموزان غیر عرب وجود دارد، به هیچوجه، نمیتواند متون آموزشی مناسبی برای فارسی زبانان باشد."