چکیده:
زبان ادبی، یکی از گونه های زبانی است که از ساحت تجربی و معنایی ویژه ای سخن می گوید؛ زیرا تنها در قلمرو متون معنایی و روابط کنایی و نمادینی زبان می توان ادبی اشیا را کشف کرد. آنچه حلاوت کلام ادیبانه به شمار می آید از همین لایه های زیرین و ژرف معنایی و احساسی ناشی می شود که در زبان بازتاب یافته است. یکی از دست مایه ها و ابزار کارآمد کلام ادیبانه که ظرفیتی گسترده در بیان نمادین تصاویر و مفاهیم دارد، «تمثیل» است که با بسامدی در خور توجه در مثنوی مولوی نمود یافته است. البته ساختار قصه های مثنوی به روشنی معلوم می دارد گوینده مفهوم نهفته و درونی آنها را مد نظر دارد؛ ترتیب عناصر و توالی حوادث و عبارات در حکایات تمثیلی مثنوی به گونه ای است که در اکثر موارد به دلیل هم سویی میان هنرمند و هنرپذیر، مخاطب را به مفاهیم نهفته در بطن حکایات راه می نماید. این جستار در پی پاسخ گفتن به دو سوال بنیادین است:
1. مفهوم دقیق تمثیل و ادبیات تمثیلی و حوزه های کاربردی این شگرد ادبی چیست؟
2. نحوه بهره گیری مولانا از ظرفیت های تمثیلی حکایات مربوط به پیامبر اکرم (ص) به چه صورتی بوده است؟
ملاک انتخاب حکایات نیز، برجستگی تمثیل در این گونه حکایات بوده است
The literary language is one of the linguistic genres that speaks of a specific experimental and conceptual domain. The reason is that one can merely discover the literary language of objects within the domain of conceptual texts، and within the allusive and symbolic relations. What is in fact considered as the pleasant and nice part of the literary word roots from these deep and internal layers of the conceptual and passionate parts of the work as reflected in the language. One of the means and functional devices of the literary word that possesses a vast potential in the symbolical expression of pictures and concepts is "allegory” which has found a considerable power in Rumi's Massnavi Ma'anavi. Apparently، the structure of the stories in Massnavi shows that the speaker has had the concealed and inner concepts of the words in mind. The order of the elements، the incidents and the phrases within the allegorical narratives in Massnavi is in a manner through which the audience will be led towards the concealed and implied concepts in the depth of the narratives; due to the coordination between the artist and the art-seeker. This research intends to respond to two questions;
1.What is the precise concept of allegory and allegorical literature? Moreover، what are its practical functioning fields and areas?
2.In what method has Rumi utilized the allegorical potential of the narratives related to Prophet Mohammad?
The criteria for choosing and selecting the narratives have been the prominence of the narratives in enjoying allegory.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که در دستگاه اندیشه و جهانبینی مولانا، واژهها و کلمات بیانگر چنان جهانی از رویدادها و معانی و روابط کیفی میان چیزها و معانی باطنی آنهاست که عموما در هیچ جهان و زبان دیگری رخ نداده است، حکایاتی از این دست دریچهای از اسرار و رموز الوهی را به روی وی میگشاید و در ادامه تلاشی را که ذهن خواننده باید برای کشف این رموز انجام دهد، خود به انجام میرساند: نفع باران بهاری، بوالعجباین دم ابدال باشد زان بهارفعل باران بهاری با درختگفتههای اولیا نرم و درشتگرم و سردش نوبهار زندگی است باغ را باران پاییزی چوتبدر دل و جان روید از وی سبزهزارآید از انفاسشان ای نیکبختتن مپوشان، زآن که دینت راست پشتمایه صدق و یقین و بندگی است (مثنوی، دفتر اول، ابیات 2038، 42، 43، 55 و 56) مفهوم تمثیلی حکایت یکی از سالکان طریق حق در اثنای سلوک به دلیل عنایت پیر با برخی از اسرار غیب مواجه میشود (اسرار بر ضمیر صافی او تجلی میکند) و همین شهود موجب حیرت و سرگشتگی او میشود، اما سرانجام با راه نمودن پیر (مرشد کامل) و حل بسیاری از رموز و اسرار،از حقیقت امر آگاه میشود و از شبهه و حیرت رهایی مییابد.