چکیده:
زبان از پر رمز و رازترین نعمتهای خداداد است که بشر با آن ضمیر خود را به روی
دیگران میگشاید و آنها را از نهانخانه ذهن و جان خویش آگاه میسازد. خداوند پس از
اعطای این نعمت بزرگ به انسان، خود نیز با همین ابزار با او سخن گفته است.چگونگی
راه یافتن به مقصود خداوند از طریق متون و حیانی همیشه مورد توجه باورمندان به
پیامبران الهی بوده است.از اینرو از دیرباز تاکنون هزاران تفسیر و تأویل از کتب
مقدس عرضه شده است.امروزه پیشرفت دانش زبانشناسی و نیز نواندیشی دینی، بر عمق و
جوانب بحثهایی نظیر«زبان دین»و «زبان قرآن»افزوده، مسائل جدیدی را نیز در حوزه
معرفت دینی ایجاد کرده است.دراین مقاله برخی از جوانب موضوع«زبان قرآن»را به اختصار توضیح میدهیم.موضوعاتی
از قبیل عرف عام، عرف خاص و ترکیبی بودن زبان قرآن از محورهای اصلی این نوشتار است.
خلاصه ماشینی:
"با این توضیح میگوییم که دین بهطور عام و اسلام بهطور خاص یکی از عمیقترین تحولات را در حوزه زندگی انسان به وجود آورده است و از موضوعاتی جدید و با هویتهایی متفاوت از آنچه در عرف مردم بوده سخن گفته است؛از مسائل درونی انسان تا موضوعات ماورای حس در مورد خدا، فرشتگان، جن، عالم ملکوت، جهان آخرت و...
عرف خاص در مورد قرآن کریم به این معناست که قرآن دارای اصطلاحات ویژه خود است، یعنی همان طور که اگر کسی بخواهد متون پزشکی را بفهمد ناچار است با فرهنگ اصطلاحات پزشکی آشنا باشد، برای فهمیدن قرآن نیز باید با فرهنگ دین و اصطلاحات آن، به ویژه دین اسلام، آشنا باشد.
پرسش:با توضیحاتی که آمد معلوم میشود که همه آیات قرآن برای مردم و اهل زبان -حتی مسلمانان در عصر نزول قرآن-بدون توضیح اصطلاحات آن قابل فهم نیست، این امر با بیان بودن قرآن برای همه مردم چگونه قابل توجیه است؟ در جواب باید بگوییم که این سؤال در مورد هر عرف خاصی-اعم از علوم، فنون، فرهنگها، مکاتب، ادیان و شرایع-مطرح است که چگونه میتوان به معانی دقیق اصطلاحات آنها-که معنایی فراتر از معنای عرفی دارند-دست یافت.
نتیجه از آنچه گذشت نکات زیر به دست میآید: 1-گرچه در قرآن از اسلوب خاص تفهیم و تفهم استفاده نشده است، بلکه از شیوه عمومی در به کار بردن واژهها، ترکیبها و صناعات ادبی و بلاغی استفاده شده است، اما این بدان معنا نیست که همه واژههایی که در قرآن به کار رفته است، همان معنایی را دارند که در زبان عرف عام کاربرد دارد."