چکیده:
دراین نوشتار، نویسنده پس از تعریف مهندسی فرهنگی، برضرورت اصلاح فرهنگ به عنوان یکی از محورهای عمدة مهندسی فرهنگی، تاکید می کند، سپس از الگوی گیری از روش اصلاحی قرآن سخن می گوید، آنگاه ماهیت روش اصلاحی قرآن را توضیح می دهد، درادامه ویژگیهای شیوه اصلاحی قرآن را به دوسته تقسیم می کند 1- ویژگیهای شکلی 2- ویژگیهای محتوایی، از ویژگیهای شکلی به: انگیزش هنری، گونه گونی سخن، ترکیبی بودن اهداف، شفافیت ورسایی، تکرار وتلقین اشاره می کند، و ویژگیهای محتوای را درعناوین زیر مورد بحث قرار می دهد: واقع گرایی، ریشه گرایی، عقل گرایی، فطرت گرایی، علم گرایی، تجددگرایی، بهره گیری ازمعادله سود و زیان، تدریج وگام به گام، تلقی واقعی از خود.
In this article، after giving a definition of the cultural engineering، the writer stresses on the reformation of culture as one of the major pivots of cultural engineering. Thereupon، he talks about taking the reformative method of the Qur'an as a role model; furthermore، he explains the nature of this method; and then، goes on to divide the features of the Qur'an's reformative procedure into two categories: 1. formal features، 2. contextual features. He points out formal features in terms of artistic motivation، variety of speech، purposes as being combinatory، transparency and expressiveness، repetition and inculcation. He discusses the contextual features by following topics: realism، holding on to principles، rationalism، nativism، scientism، modernism، exploitation of the benefit and loss equation، graduation and step-by-step procedure، and realistic self-image.
خلاصه ماشینی:
"حال این پرسش پیش می آید که آیا اتخاذ شیوة انگیزش درونی از سوی قرآن بدان خاطر است که این روش تنها روش معقول و سازگار با طبیعت فرهنگ است یا اینکه چون راه دیگری ممکن نبوده است، از این روش بهره گرفته و سفارش کرده است؟در پاسخ باید گفت گزینش روش خود انگیزی نمی تواند از روی اضطرار و تحمیل و بدون انتخاب باشد؛ چرا که خداوند می توانست پیام اصلاح گر خویش را از طریق برانگیختن قدرتمندان یا قهرمانان جامعه برای بشریت بفرستد تا از طریق زور و تحمیل آن را به اجرا گذارند، یا از طریق مبعوث ساختن سیاستمداران که در برانگیختن احساسات و اغفال مردم تخصص دارند ارسال کند تا اصلاح و تغییر در بستر عاطفی یا جهل صورت گیرد.
این توجه فراگیر به واقعیت های بیرونی، به ویژه طبیعت و تاریخ، برای پیامی که به ظاهر ارتباطی با آن دو ندارد و تنها در صدد تغییر و اصلاح باور و بینش انسان نسبت به زندگی است، (دروزه، 4/145،163،171) نشانة آن است که قرآن در روش اصلاحی خود، تکیه بر واقعیت ها و دوری از تخیلات و پندارها را حتی در جایی که فرهنگ از مقولة احساس و عاطفه باشد، به عنوان یک اصل و قاعده می شناسد و این حقیقت را در زمینة فرهنگ آشکار می کند که پایه گذاری باورها و ارزش ها بر بنیاد پندارهای بی اساس یا احساسات دور از واقعیت اگر چه در راستای اهداف مورد نظر باشد، نمی تواند شیوة درستی برای بهسازی فرهنگ جامعه به شمار آید، امری که سوگمندانه مورد بی توجهی قرارگرفته و هر روز شاهد برنامه ها وکارهای احساس بنیاد و تخیلی هستیم."