چکیده:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی پایایی و روایی مقیاس سنجش مهارتهای اجتماعی ماتسون و
فرهنگ ایرانی و نیز مقایسه مهارتهای اجتماعی دختران و پسران نوجوان دبیرستانی
بود.برای این منظور، مقیاس یاد شده به 562 نفر از دانشآموزان دبیرستانی شیراز داده
شد و پس از تکمیل، با استفاده از یک شاخص 5 درجهای نمرهگذاری گردید.برای محاسبه
پایایی مقیاس، از روش آلفای کرونباخ و تنصیف استفاده گردید و ضرایب مطلوب و مناسبی
بدست آمد.برای بررسی روایی سازه مقیاس یاد شده، از روش تحلیل عوامل استفاده شد و
پنج عامل بدست آمد.در عامل مربوط به مهارتهای اجتماعی مناسب، نمرات دختران به نحو
معنیداری بیشتر از پسران و در عامل مربوط به رابطه با همسالان، نمرات پسران به نحو
معنیداری بیشتر از دختران بود.اگر چه که در نمره کل مقیاس تفاوت معنیداری بین این
دو جنس مشاهده نگردید.
خلاصه ماشینی:
"شلونت و مک فال(1985)معتقدند که مهارتهای اجتماعی، عبارت از فرایندهای مؤلفهای مشخصی است که فرد را قادر میسازد تا به گونهای رفتار نماید که به عنوان فردی شایسته مورد قضاوت دیگران قرار گیرد و شنایدر و همکاران(1985) مهارتهای اجتماعی را به عنوان وسیله ارتباط میان فرد و محیط تعریف میکنند و معتقدند که این وسیله برای شروع و ادامه ارتباط سازنده و سالم با همسالان به عنوان بخش مهمی از بهداشت روانی، مورد استفاده واقع میشود.
از آنجا که تعداد عبارتهای این عامل در پژوهش ماتسون و همکاران، برابر 23 و در پژوهش حاضر برابر 18 میباشد(که حدود 80 درصد آنها با عامل اول پژوهش ماتسون و دیگران مشترک میباشند)به نظر میرسد مجموع این 18 عبارت به تنهایی میتواند به عنوان خرده مقیاس مفیدی برای سنجش مهارتهای اجتماعی مناسب بکار رود و طولانی بودن فرم 62 پرسشی کل مقیاس، این موضوع را از لحاظ کاربردی شایسته توجه بیشتری مینماید.
نکته دیگر اینکه در پژوهش حاضر، در عامل مربوط به رابطه با همسالان، پسران نمره بیشتری نسبت به دختران بدست آوردند در حالیکه در عامل مربوط به مهارتهای اجتماعی مناسب، نمرات آنان کمتر از دختران بود.
در پایان باید گفت، همانطور که در مقدمه این پژوهش مطرح شده، در سالیان اخیر مفهوم«هوش عاطفی»که مشتمل بر رابطه با همسالان، اداره خود و همدلی میباشد(گلمن، 1995)، توسط محققان علاقمند به موضوع مهارتهای اجتماعی، در کانون توجه قرار گرفته است و حتی ادعا شده است که«هوش عاطفی»با میزان بسیاری بیشتری در مقایسه با هوش، به معنای سنتی آن میتواند موفقیت اجتماعی و کلی فردرا پیشبینیکند(گلمن، 1995)."