چکیده:
وحی،عنصری مهم در الهیات مسیحی و کلام اسلامی و از مسائل اصلی آنهاست. این مسئله به ویژه در تفکرهای کشیش جان مککواری**و استاد مرتضی مطهری مطرح شده است.نوشتار حاضر میکوشد مسائلی همچون چیستی وحی،محتوا و حامل وحی،اعتبار وحی،اقسام یا سطوح وحی،معرفتشناسی وحی،توصیف معرفت وحیانی و...را از دیدگاه این دو متفکر بررسی کند و با وجود اختلاف فضای فکری و فرهنگی و دینی این دو،مقایسهای میان دیدگاههای آنها ارائه دهد.در ضمن این مقایسه،نقاط تشابه و اختلاف نیز روشن خواهد شد.
Revelation is an important issue in Christian and Muslim theology and is considered as one of their main subjects. Priest John Macquarrie and Motahhari have especially mentioned revelation in their theories as well. This article tries to investigate the perspectives of these two intellectuals in the following subjects: the essence of revelation، the content and bearer of revelation، validity of revelation، different kinds and levels of revelation، epistemology of revelation، explanation of revelational knowledge and …. It will also compare their views although they have different intellectual، social and religious conditions. While comparing the two، their similarities and differences will be apparent.
خلاصه ماشینی:
"تجربهء دینی و وحی در الهیات جدید مسیحی،نخست به شرح این نسبت و سپس مباحث
همان وحی (revelation) است که تنها به پیامبران اعطا میشود و تجربهء دینی فردی،اموری
میسازد؛دیگر اینکه در تجربهء دینی فردی اساسا خود فرد است که این تجربه را دارد و
سطحی نازل از امر قدسی دارد و همین تجربهء محدود نیز میتواند انسان را به این باور رساند که افرادی(پیامبران)از وحی برخوردار بودهاند.
بگوییم در وحی،این هستی است که خود را آشکار و معلوم میسازد و محتوای وحی را
وحی و تحلیل وحیانی هستی،که تنها برای فرد دیندار،پذیرفتنی است و فردی که
تمایزی میان انسان و دیگر اشیا و جانداران وجود دارد که عامل این تمایز،وجود
میان خدا و انسان روی میدهد،ولی مککواری با سه دلیل،این ادعا را رد میکند: نخستین دلیل این است که در هر گونه مواجههای میان اشخاص،یک مواجههء جسمانی
را برای شخص دیگر به طور فعال افشا و آشکار میکند و از این حیث،با وحی شباهتی
دارد؛زیرا در وحی نیز خدا یا هستی ابتکار عمل را به دست میگیرد و خود را برای
مککواری این نوع تفکر را از دیدگاه هایدگر چنین وصف میکند:
است که باید خود را شایسته دریافت وحی کند و میدانیم که هر انسانی این استعداد و
دارد،که این دیگر حد اعلای از وحی و هدایت و ارشادی است که یک موجود طبیعی از
موضوع این نوشتار نیز همین نوع وحی است.
وحی انبیا درجهء شدید این نوع معرفت است.
وحی از منظر مطهری مرتبهای از هدایت عامه و غیر از تجربهء دینی است."