چکیده:
عصر قاجار یکی از دورههای کامیابی دولتهای بزرگ استعمارگر در ایران بوده است.جداسازی بخشهایی از ایران از طریق تجاوز نظامی یا کمک به تجزیهطلبان در دستور کار دولتهایی چون روسیه و انگلستان قرار داشت.از اواخر دههء 1820 میلادی،برای زمامداران انگلیسی هند،ایجاد حریم امنیتی در مرزهای شرقی ایران ضروری شد و آنها برای ایجاد اختلاف میان اتباع شرقی دولت ایران و حکومت مرکزی بسیار کوشیدند.هدف این نوشتار بررسی مناسبات نابرابر ایران و انگلستان در دوران زماداری سومین پادشاه قاجار است.دورانی که اگرچه مسئلهء هرات بارزترین وجه آن به نظر میآید.پیامدهای ناشی از برخورد خشونتبار بریتانیا با ایران؛یعنی ایجاد آشوب و تزلزل سیاسی نیز کم نبود و از هر جهت میتوان آنها را بررسی کرد.
خلاصه ماشینی:
"اما متاسفانه در پی قطع روابط سیاسی ایران و انگلیس،محمد شاه چون از جانب روسها هیچ کمکی دریافت نکرد،بر آن شد تا رضایت انگلیسیها را جلب کند،زیرا براساس اسناد رسمی دولت ایران از بسط نفوذ دولت انگلیس بخصوص در بین مدعیان و مخالفان سلطنت وحشت داشت و میترسید بوسیله پول در ایران شورش بپا کنند(اتحادیه، 1380:77)این نگرانی،بهانه و فرصت لازم را به انگلیسیها میداد تا هنگام خطر و نیاز، باتحریک فتنهجویان و حتی تظاهر به روابط دوستانه با حکمرانان محلی،حکومت ایران را به همراهی با منافع بریتانیای کبیر وادارند.
جای بسی تأسف است که پس از ماجرای هرات،وقتی انگلیسیها کامران میرزا را تشویق کردند تا حمایت کمپانی هند شرقی را بپذیرد و سپس کوشیدند تا امیرنشین کابل را سرنگون سازند؛این مسائل به جنگ بین افغانها و قوای انگلیس انجامید و به رغم شکست انگلیسیها(فرهنگ،1374:268)،زمامداران اران به افغانها یاری نرساندند و هیچ اتحادی علیه استعمار انگلیس میان دو ملت همکیش شکل نگرفت،به ویژه که امرای افغان نظیر والی هرات و یار محمد خان الکوزائی،وزیر باتدبیر او،چندان به انگلیسیها اعتماد نداشتند.
درحقیقت،محمد تقی خان با آگاهی از ناتوانی شاه در محاصرهء هرات،امید داشت استقلال سرزمین خود را اعلام کند و معتقد بود چنانچه انگلیسیها از لحاظ مالی و تجهیزات نظامی به وی کمک کنند؛میتواند با گردآوری تفنگچیان بسیار،بر ضد دولت مرکزی قیام کندکار دخالت لایارد تا آنجا پیش رفت که پس از دستگیری محمد تقی خان،در شبیخون بختیاریها و اعراب به اردوگاه سپاه قاجار برای نجات خان بختیاری شرکت کرد."