چکیده:
یکی از مسائلی که در طور یک و نیم دهه فعالیت سازمان همکاری اقتصادی(اکو)متناوبا مطرح شده این است که آیا پیشبرد اهداف سازمان آنچنانکه در معاهده از میر تعیین شده با گسترش سازمان بهتر تأمین میشود یا با تمرکز آن؟این مسئله از سال 2004 میلادی مجددا مورد توجه قرار گرفته و سازمان از درون و بیرون در سه بعد سازمانی،موضوعی و شمار اعضا تحت فشارهای متعارضی برای گسترش از یک سو و تمرکز از سوی دیگر قرار گرفته است.این مقاله میکوشد با بررسی تحولات تاریخی مربوط به این موضوع در پیشینه سازمان و مرور نظریههای موجود در ادبیات سازمانهای بین المللی،وضعیت فعلی اکو را تحلیل نماید و پاسخهای موجود برای این سؤال را به بوته نقد بگذارد.
خلاصه ماشینی:
"با وجود آنکه نشست فوق العاده سران اکو در عشق آباد ترکمنسان ضرورت همکاری سازنده همه اعضا در زمینه حمل و نقل و ترانزیت انرژی از آسیای مرکزی به اروپا را به عنوان اولویت فوری مورد تأکید قرار داده بود و مقرر شده بود بخش مطالعات انرژی در دبیرخانه اکو اقتصادیترین و مناسبترین خط لوله را تعریف کند و سپس این خط لوله با سرمایهگذاری مشترک تبدیل به شریان اصلی عبور نفت و گاز منطقه گردد،در اثر تعارض منافع میان اعضا، به جای تعریف خط لوله اصلی،چهار خط لوله تعریف و مقرر شد مطالعات امکان سنجی برای انتخاب خط لوله بهینه انجام شود.
براساس حاصل کار این گروه کاری که بعدا به تصویب نشست شورای نمایندگان دائمی و پس از آن شورای وزیران رسید ایران به عنوان هماهنگکننده پروژه عملیاتی نمودن خط آهن مسیر آلماتی-تاشکند-ترکمن آباد-تهران-استانبول و موافقتنامه تسهیل صدور ویزا برای بازرگانان کشورهای عضو،آذربایجان به عنوان هماهنگکننده موافقتنامه چارچوب حمل و نقل ترانزیتی،ترکیه به عنوان هماهنگکننده پروژه تأسیس بانک تجارت و توسعه اکو و بیمه خوداتکایی و پاکستان به عنوان هماهنگکننده موافقتنامه تجاری اکو منصوب گردیدند تا از این طریق ظرفیت اجرایی عملیاتی و هماهنگ کنندگی دبیر خانه به وسیله ظرفیتهای مشابه در کشورهای عضو تقویت و اجرای پروژههای اصلی از رهگذر افزوده شدن ملاحظات و نفوذ ناشی از روابط دو جانبه تسهیل گردد."