چکیده:
این مقاله، به تجزیه و تحلیل تاثیر متغیرهای اسمی و واقعی بر تورم در ایران با استفاده از الگوی بردارهای خود رگرسیونی می پردازد. این الگو، با استفاده از متغیرهای رشد نقدینگی، رشد نرخ ارز، نرخ تورم و تورم انتظاری، به عنوان متغیرهای اسمی و متغیر شکاف تولید ناخالص داخلی حقیقی به عنوان متغیر واقعی (براساس داده های فصلی)، برآورد شده است. نتایج تخمین نشان می دهد، ریشه تورم صرفا پولی نبوده و مزمن بودن تورم در ایران به متغیرهای واقعی نیز ارتباط دارد. در کوتاه مدت تکانه های تورم، رشد نقدینگی و نرخ ارز بر نوسانات تورم موثر بوده و پایداری تورم در میان مدت بیشتر به تورم انتظاری بستگی دارد، ولی در افق بلند مدت، تکانه های بخش واقعی نیز تاثیر بسزایی بر تورم دارد. همچنین، رابطه رشد نقدینگی و نرخ ارز با تورم مثبت است. نتایج الگو دلالت بر درون زا بودن رشد نقدینگی در ایران دارد و نشان می دهد که متغیرهای اسمی تاثیر بلند مدت بر شکاف تولید ناخالص داخلی داشته و ثبات این متغیرها از عوامل مهم رشد اقتصادی محسوب می شود. نتایج حاصل از تخمین الگو بر امر سیاست گزاری اقتصادی حاکی از آن است که برای کنترل تورم در ایران نمی توان صرفا بر سیاست های پولی اتکا کرد و در دراز مدت، باید بخش واقعی اقتصاد را نیز مدنظر قرار داد.
The purpose of this study is to analyze the effects of real and nominal variables in inflation by using a Vector Autoregressive Model (VAR). This model used liquidity growth، exchange rates growth، inflation rate، expected inflation as nominal variable and real output gap as real variable by employing seasonal data. The results show that the cause of inflation is not just the liquidity growth، the chronic inflation is also related to real variables. The VAR results show that in the short-run، nominal variables such as liquidity growth، and exchange rates do affect inflation rate. In the long run، however، stability of prices depends not only on monetary growth but also on the expected inflation and real output gap. The empirical results indicate that liquidity growth is endogenous and nominal variables are related to real output gap. The paper concludes that it is not enough to rely just on monetary policy to control prices in the Iranian economy and in the long run، real output gap should be reduced.
خلاصه ماشینی:
"وی،با استفاده از الگوهای تصحیح خطا در اقتصاد ایران در دوره 1347-1374تورمزایی نوسانات ارزی(بهطور مستقیم و غیرمستقیم)را نشان داده و تأکید کرده است که نوساناتنرخ ارز به ترتیب در مورد شاخصهای قیمت مصرفکننده،شاخص قیمت تعدیلکننده تولید ملی و&%01613AEPG016G% شاخص قیمت تولیدکننده بیشترین اثرات را(ب صورت منفی)داشته است.
مطالعات برپایه اثر تأثیر متغیرهای واقعی و تورم ساختاری موسوی آزاد کسمایی در پژوهش خود برای بررسی بین کسری بودجه دولت و رشد اقتصادی در ایران ازیک الگوی خودرگرسیونبرداریاستفاده کرده است.
بر ایناساس و برپایه الگو معرفیشده از سوی پیر جانسون و با توجه به آزادی الگوهای خودرگرسیونبرداریدر انتخاب متغیرها،رشد حجم نقدینگی،رشد نرخ ارز بازار آزاد(با توجه به زمینههای نظری و مطالعاتانجامگرفته در ایران و سایر نقاط جهان)،شکاف تولید ناخالص داخلی به عنوان متغیر حقیقی(براساسنظریه ساختارگرایان و شکلگیری تورم در اقتصادهای همراه با ساختار نامتوازن و منحنی فلبپستعمیمیافته)،و تورم دوره قبل(براساس نظریه انتظارات تطبیقی)به عنوان تورم انتظاری در الگو واردشده است.
با توجه به نتایج به دست آمده از تخمین الگوی خودرگرسیونبرداری میتوان گفت در کوتاهمدتانتظارات تورمی،نرخ ارز و حجم نقدینگی بر تورم تأثیر میگذارند و در اثر تغییر یکی،متغیرهای دیگری تعدیل میشود،ولی شکاف تولید که یک متغیر واقعی است،در بلندمدت تأثیر خواهدگذاشت.
عکس العمل شکاف تولید ناخالص داخلی به تکانههای وارد از طرف دیگر متغیرها(به تصویر صفحه مراجعه شود) در جدول(7)،تجزیه واریانس مربوط به متغیر تورم آمده است.
براساس نتایج حاصل از تابعهای عکس العمل ضربه-پاسخ و تجزیه واریانس میتوان گفت در افقکوتاهمدت تکانههای تورم انتظاری نقش مؤثری را در تورم دارند،تکانههای نرخ ارز و رشد نقدینگی همدر افق کوتاهمدت بر تورم مؤثرند و در بلندمدت شکاف تولید بر تورم مؤثرتر است."