خلاصه ماشینی:
انسان برای گرداندن چرخهای خود نسبت بزمان و مکان محرکهای گوناگون و بیشمار دارد و اینها در هر دوره از زندگی عوض میشوند و در قدرت و ارزش و اهمیت خود فرق دارند و فرق حاصل میکنند ولی ریشه همه این محرکها یکی است و آنرا قوه محرک پیشراننده یعنی ترقی دهنده1میتوان نامید که مظهر و مجری قانون تکامل عالم است.
(2)- Terma?hrungs-verteidigungs-und Fortpflanzungskraft (3)- Selbsterhaltun gotrieb نفخه حیات تعبیر کردهاند و عرفاء و متصوفه اسلام گای آنرا نفخه عشق نامیدهاند چنانکه مولوی میگوید: کوشش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد اقوام وحشی و انسانهای ابتدائی جز این سه قوه محرکه تغذیه و دفاعیه و تولید نسل و جنس محرک دیگری نداشتند و نمیشناختند ولی هر قدر انسانها در مدارج ترقی بالاتر بروند احتیاجها و حسها و قوههای تازه در زندگی ایشان ظهور میکنند و از انرو محرکهای تازه نیز سر در میآورند مانند احساسات و عواطف قلبی و هوسهای نفسانی و قوههای فکری و عقلی و روحی و اینها نیز احتیاجهای نو تولید مینمایند و بدین قرار مدنیتها تولد میابند.
اراده ادراک نفس1 این نامی است که فویه فیلسوف فرانسوی بآن تمایل میدهد که بنظر او قوه اساسی میآید نه تنها در حیات عقلی و اخلاقی انسان بلکه در تکامل موجودات زنده چنانکه میگوید: «در نزد موجود زنده اراده ادراک نفس بوسیله این تمایل ظهور میکند که او میخواهد همه چیز را در خود گرد آورد و خود را مرکز ثقلت قرار دهد و از اینراه خود را در برابر موجودات دیگر بگذارد و از آن موجودات دیگر وسایل فعالیت و اقتدار و افزودن شعور برای خود بسازد.