خلاصه ماشینی:
1-برای خدمت بنوع و کشور خود و بهبود وضع کشت و زرع چه چارهای میتوان اندیشید؟ 2-چه عوامل و لذایذی مرا در این کار حمایت و تشویق میکند.
؟ 3-آیا ضمنا منافع شخص من نیز تأمین میشود-؟ از کوچکترین فکر و اندیشه باید نتیجۀ مثبت و مفید گرفت اگر باور ندارید حکایت مرد فقیری را که از یک مطالعۀ کوچک صاحب ثروت شده بشنوید: جوانی در اثر توجه و تحقیق در زندگی پرندهها فهمیده بود که چکاوکها از ترس گربه و دیگر حیوانات گوشتخوار روی درختان آشیانه نمیکنند و بیشتر در زیر محلهای مسقف و شیروانیهای کلیسا مسکن مینمایند.
لذا از طرز زندگی این پرندگان استفاده کرده و قفسهائی بشکل لانه آنها ساخت و بدوستداران و علاقمندان چکاوکها فروخت.
مشتریان چون با خرید آن نوع قفسها صاحب چکاوکهای بسیار میشدند پیدرپی تعداد بیشتری قفس تهیه و نگهداری میکردند و از اینرو آنشخص با فروش تعداد معتنابهی قفس ثروت بیکرانی بچنگ آورد.
رازداری چو در دل نگنجدت راز کسان#کجا گنجد اندر دل دیگران سخنگان ز سی و دو دندان بجست#بسی و دو گوش و دل اندر نشست نیاید دگر باره زی مردمان#سخن کز دهان جست و تیر از کمان اگر راز خواهی که پنهان بود#چنان کن که پیوند با جان بود چو الماس کاهن ببرد همی#سخن نیز دل را بدرد همی زبان را مدارید بر جای سست#که تا رازتان کس نداند درست کسی کاورد راز دل را پدید#ز گیتی بکامه نخواهید رسید نهفتن سزد راز را جاودان#بجان باز بایدش بستن بجان شنیدم که چیزی بود استوار#که او را نگهبان بود بیشمار مگر راز کانگاه پنهان بود#که او را یکی تن نگهبان بود «ابو شکور»