خلاصه ماشینی:
"*سیاسی شدن حوزه علمیه قم،در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی آن دورانتغییراتی را در پی داشت،بدین ترتیب تا زمانی که خطر کمونیستها وجود داشت واساسا جنگ سرد در روابط دو بلوک شرق و غرب حاکم بود،روحانیت به خصوصمرجع علی الاطلاق آن زمان آیت الله بروجردی به عنوان مؤید دولت مطرح بود.
صرف نظر از شایستگیهای علمیآیت الله حکیم و اینکه او میتوانست به عنوان یک مرجع علی الاطلاق مطرح شود امااین تلگراف معنای دیگری داشت و آن اینکه رژیم وقت خواهان آن بود تا مرجعیتدر نجف باشد،هر چند که صلاحیت انتخاب مرجع با دولت نبود بلکه این انتخاببیشتر خودجوش صورت میگرفته است.
مثلا در گذشتهطلاب علوم دینی با مقداری درس خواندن،به یک مرکز دولتی دست پیدا میکردند (به تصویر صفحه مراجعه شود)که با آن میتوانستند برخی از سمتها را برعهده گیرند مثل اخذ مجوز دفتر اسناد رسمی یادفتر ازدواج و طلاق یا ورود آنها در مراکز آموزشی که البته این مورد را هم خودطلاب مایل بودند و هم آنکه از سوی مراجع همواره توصیههایی به طلاب برای ورودبه مراکز آموزشی میشد.
ما شنیده بودیم که درس کفایه بسیار مشکل است اما وقتی به درسایشان رفتیم به قدری مسلط بودند که احساس میکردیم این کتاب بسیار راحت استو همین مورد یعنی تسلط ایشان باعث شده بود تا مورد اقبال عده زیادی قرار گیرد.
*در مورد ضرورت فراگیری علوم جدید در حوزه علمیه چه اقداماتی انجام شد و نظر علما دراین رابطه چه بود؟ *مرحوم آیت الله بروجردی بنابر دلایلی نسبت به مؤسسات تبلیغی اسلامی و همچنیننسبت به دانشکده منقول و معقول و دانشکدۀ الهیات نظر مساعدی نداشتند و تقریبااکثریت نیز تابع همین رأی بودند."