چکیده:
دورهء حکومت غازان خان(703-694 ق)به جهات گوناگون در تاریخ عصر ایلخان مغول در ایران اهمیت دارد.مسلمان شدن رسمی او و مغولان ساکن در ایران و تلاش برای انجام یک رشته اصلاحات گسترده در عرصههای سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی از جمله نشانههای این اهمیت است که توجه مورخان معاصر او و به دنبال آنها پژوهشگران را به خود جلب کرده است.در نتیجه چنین شرایطی است که خاطرهای از یک پادشاه با کفایت و دورهای از آرامش و رونق نسبی از این زمان به یادگار مانده است. بااینحال به نظر میرسد ترسیم چنین سیمای پرزرقوبرقی از عصر غازانی موجب شده تا حوادث یک سال پایانی فرمانروایی او که از بسیاری جنبهها متفاوت با سالهای پیش از آن است،کمتر مورد توجه قرار گیرد.در این یک سال غازان خان که به شدت بیمار بود،بسیاری از قابلیتهای خود را بهعنوان فرمانروایی پرتکاپو و مصمم از دست داد و حکومت ایلخانی با تنشها و بحرانهایی جدی در عرصههای اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و مناسبات خارجی مواجه شد.در واقع رویدادهای این یک سال که خود پیامد بعضی از تحولات و سیاستهای دورهء متأخر غازانی بود،بر ساخت و ارکان قدرت پس از مرگ غازان خان تأثیر گذار شد.با چنین فرضی در مقالهء حاضر تلاش شده تا با نگاهی دقیق و جزئینگر،رویدادهای یک سال پایانی حکومت غازان خان مورد بازبینی قرار گیرد.برای دستیابی به تحلیلی روشن و گویا در این زمینه،روش مقایسه میان گزارشهای منابع اعم از متون تاریخنگاری دورهء ایلخانی و در مواردی منابع مملوک به کار گرفته شده است.یافتهء اصلی پژوهش نیز ارائه تحلیلی نسبتا متفاوت از دورهء فرمانروایی غازان خان و بویژه واپسین سال آن است مقاله همچنین موضوع مرگ غازان خان را از زاویهای جدید مدنظر قرار داده است.موضوعی که البته همچنان میتواند با بررسیهای بیشتری همراه باشد.
خلاصه ماشینی:
"وصاف زمان تشکیل محکمه یا به قول او«قوریلتای»را ششم صفر ذکر کرده است که بیش از دو ماه دیرتر از تاریخ ارائه شده از سوی رشید الدین است،نک:فضل الل?ه بن عبد الل?ه وصاف الحضره شیرازی،تاریخ وصاف الحضره(تهران:کتابخانهء ابن سینا و کتابخانهء جعفری تبریزی،8331)،ص 414.
21احمد تبریزی در شهنشاه نامه دربارهء رفتار با امیر چوپان،و نام نیک او پیش از بازگشت وی از جبههء نبرد،یاد کرده،31 اما پس از اشاره به تنبیه برخی از امرا،دربارهء امیر چوپان که اکنون به اردوی ایلخانی در اوجان پیوسته بود،چنین میگوید: به چوپان نگه کرد یکبارگی گهش جامه داد و گهی بارگی سر سروران شد خداوند زور به نیروی بازو و سم ستور41 یکی دیگر از محاکمه شدگان اصلی که ظاهرا خواجه رشید الدین به عمد از او یاد نکرده، قتلغ شاه مقتدرترین امیر مغول در سالهای پایانی حکومت غازان خان و در ضمن دوست نزدیک خواجه بود که به جرم عقب نشینی زود هنگام و رها کردن امیر چوپان و بخشی دیگر از سپاه در برابر دشمن،مورد حمله و توهین حاضران در محکمه قرار گرفت و تا مرز اعدام پیش رفت.
51این در حالی بود که تا پیش از بازگشت امیر چوپان،برخورد غازان با قتلغ شاه به گونهای بود: به غازان رسانید روی زمین ببوسید و شد شاه را همنشین ز سر تا به پا جامه او را بداد ره سروری نامجو را بداد61 چنین پیداست که پس از بازگشت امیر چوپان به عنوان فرماندهی که بیشترین مقاومت را در برابر دشمن به خرج داده بود،قتلغ شاه مقصر اصلی در شکست سپاه ایلخانی شناخته شده و بنابراین در معرض خشم غازان خان قرار گرفته بود،اما این موضوع را خواجه رشید الدین به کلی مسکوت گذاشته است."