خلاصه ماشینی:
هنگامی که درباره اندیشه یا آموزهای اسلامی سخن به میان میآید و یا هنگامی که دربارهء«دانشگاه اسلامی»گفتگو میشود،این ذهنیت رایج شده است که بلافاصله پرسیده شود:کدام اسلام؟کدام برداشت از اسلام؟کدام قرائت از اسلام؟ در سالیان اخیر به گونهای رایج و فراوان،هرگاه نظر اسلام دربارهء موضوعی-به ویژه موضوعات انسانی و اجتماعی -مورد بحث و بررسی قرار میگیرد،پاسخ میشنویم که برداشتها متفاوت است و به تعداد قرائتها و برداشتهای متفاوتی که از اسلام وجود دارد،نظر اسلام درباره آن موضوع خاص قابل تعدد و تنوع است،به تعبیر دقیقتر، متون وحیانی دین اسلامی خود اقتضای نظر مشخصی را ندارد،بلکه آنچه به دست میآید فهمهای متعددی است که از آن متون بدست میآوریم.
بودهایم؟و آیا نباید تعدد قرائتها را به عنوان«اختلاف علماء امت اسلام»ارج نهاد و بدون انتساب کامل و قطعی یک برداشت خاص به کلام وحی و شارع مقدس،در قالب تضاربی مستمر به جستجوی برداشت قویتر و کاملتر پرداخت،بدون اینکه دیگر برداشتها مورد طرد و نفی قرار گیرد؟و آیا در مورد تعدد آراء فقهاء،جز این طریق راه دیگری توصیه و یا پیموده شده؟و آیا چنین نیست که همواره باید به همهء برداشتهای روشمند از اسلام احترام گذاشت؟در نتیجه،برداشتهای متفاوت از متون اسلامی در کنار هم مینشیند و هیچیک بر دیگری برتری نمییابد.
اسلام جامعنگر را میتوان با ویژگیها و مختصات زیر معرفی نمود: 1-معتقدان به این اسلام که خط پیوسته عموم دانشمندان اسلامی(امامیه،معتزله و اشاعره)را تشکیل میدهند،به لحاظ مبادی فلسفی و کلامی،اعتقاد کامل به مجموعه متون وحیانی اسلام(قرآن و روایات)داشته و دارند،با این تفاوت که دائره حجیت روایات مورد قبول اهل سنت،محدود به پیامبر اسلام(ص)است اما در شیعه، روایات معصومین(ع)را نیز شامل میشود.